آیا کتاب الکترونیک و صوتی، تخریب خلاق ناشر است؟

کتاب الکترونیک - تخریب خلاق - روزنامه شرق

پس از سال‌ها فعالیت در زمینه تجارت الکترونیک و صنعت نشر، این مقاله را در زمینه کتاب الکترونیک منتشر کردم.

نکته: این یادداشت در ۱۲ مرداد ۱۳۹۶
در روزنامه شرق چاپ شده است.

نگارنده این یادداشت مدت هفت سال است در زمینه فناوری اطلاعات و فضای کسب‌و‌کار الکترونیک فعالیت می‌کند و از آذرماه ۱۳۹۵ در انتشارات نسل نواندیش در مقام مدیر تجارت الکترونیک فعالیت خود را آغاز کرده است.

هم‌زمان با رشد اینترنت، بحث کتاب الکترونیک بسیار بیشتر از گذشته مطرح شد. شرکت‌هایی مانند آمازون که خود بزرگ‌ترین فروشگاه عرضه اینترنتی کتاب در دنیاست نیز به سرمایه‌گذاری در این زمینه پرداخته‌اند و کتاب‌های خود را هم به صورت نسخه چاپی و هم الکترونیک و صوتی منتشر می‌کردند.

بزرگ‌ترین پرسش پیش روی ناشران آمریکایی در سال ۲۰۰۰، مسأله‌ای بود که تا آن زمان هیچ ناشری دغدغه‌اش را نداشت:

مسأله «تخریب خلاق» و کاهش فروش کتاب چاپی، به دلیل عرضه‌ الکترونیکی کتاب!

عبارت «تخریب خلاق» که اقتصاددان اتریشی ـ آمریکایی به نام جوزف شومپیتر ابداع کرد، عبارت است از خلاقیت و نوآوری‌ای که آگاهانه صنعت فعلی را تخریب می‌کند و یک ساختار جدید اقتصادی و صنعتی ایجاد می‌نماید؛ مانند زمانی که خودرو اختراع شد و به تولید انبوه رسید و در نتیجه، تمام شغل‌های مربوط به ساخت و تعمیر گاری و همچنین بسیاری از کسب و کارهای مرتبط با اسب، همچون نعل‌بندی از میان رفت.

دهه ۸۰ و دانلود غیرقانونی

در ابتدای دهه ۸۰ بحث کتاب صوتی مطرح شد. در آن دوره، کتاب‌های ارزشمند زیادی با کیفیت بالا ضبط و وارد بازار شدند. اما از آنجاکه پلتفرم خاصی برای عرضه اینترنتی وجود نداشت و گوشی‌های هوشمند نیز تازه در اواخر دهه هشتاد وارد بازار شدند و به دست همگان رسیدند، فضایی برای کنترل کپی آثار وجود نداشت و در نتیجه، کتاب‌های صوتی به‌راحتی از اینترنت و سایت‌های دانلود غیرقانونی سر در می‌آوردند. مجموعه‌هایی مانند «نوین کتاب گویا»، «آوانامه»، «ماه آوا» و «نوار» در زمینه کتاب صوتی فعالیت خود را آغاز کردند.

شواهد موجود حاکی از این امر بود که به دلیل وجود دانلود غیرقانونی و نبود بستر مشخص برای عرضه کتاب صوتی (در اصطلاح نبود قفسه اختصاصی برای کتاب صوتی در کتاب‌فروشی‌ها) این مجموعه‌ها تأثیر چندانی بر بازار نشر کتاب نداشتند. باید به این نکته توجه داشت که کتاب‌های محدودی که بسیار معروف و پرفروش شدند (و اغلب به عنوان مثالی نقض برای ادعای بالا مورد استفاده قرار می‌گیرند)، به تعداد کافی در کتابفروشی‌ها عرضه نشده بودند و خوانندگان فقط می‌توانستند نسخه صوتی و حتی بعضی مواقع غیر رسمی کتاب را پیدا کنند.

اپلیکیشن‌ها و سرویس‌های ایرانی مطالعه کتاب الکترونیک
اپلیکیشن‌ها و سرویس‌های ایرانی مطالعه کتاب الکترونیک

در آن دوره کتاب‌ها به‌صورت PDF و اسکن تمام صفحات در اینترنت پخش و دانلود می‌شدند. این روند نیز به گفته برخی ناشران، تاثیر منفی بر خرید کتاب‌های چاپی گذاشت. بدین‌ترتیب که مشتریان به‌جای مراجعه به کتاب‌فروشی و خرید نسخه چاپی کتاب،فایل PDF آن کتاب را از اینترنت دانلود می‌کردند یا در سایت‌های دیگر به اشتراک می‌گذاشتند. استقبال از دانلود کتاب PDF زمانی افزایش پیدا کرد که ناشرین به سبب تغییرات قیمت دلار در ایران، مجبور شدند قیمت کتاب‌های خود را افزایش دهند و برخی خوانندگان دلخور از این افزایش قیمت، اقدام به دانلود غیرقانونی کردند.

جدا از موارد ذکرشده، وزن و نحوه حمل کتاب یکی دیگر از مشکلات تهیه کتاب چاپی است که خوانندگان و علاقه‌مندان به کتاب، همیشه با آن مواجه هستند. استفاده از فایل PDF یا حتی در دوره‌ای نرم‌افزار متن یک کتاب خاص، این مشکل را برای گروهی از خوانندگان برطرف کرد.

بدین‌ترتیب عواملی همچون قیمت، در دسترس بودن، نحوه حمل و وزن کتاب باعث شد جمعی از مخاطبان، استفاده از فایل PDF یا کتاب صوتی را به خرید نسخه چاپی ترجیح دهند.

کتاب الکترونیک: ePub

چند سالی است بسترهای عرضه کتاب الکترونیک فعالیت خود را در ایران آغاز کرده‌اند. مجموعه‌هایی مانند «فیدیبو»، «طاقچه» و «کتابراه» در ایران اقدام به عرضه قانونی کتاب الکترونیک در بستر گوشی‌های هوشمند و ویندوز می‌کنند. مزیت بزرگ این بسترها، جلوگیری از دانلود غیرقانونی و حتی کپی کتاب‌ها و انتشار در اینترنت است. همچنین فرمت کتاب‌ها به گونه‌ای است که کاربر اختیار تغییر نوع و اندازه قلم و همچنین رنگ صفحه را دارد.

آیا نسخه الکترونیک فروش نسخه چاپی را کاهش می‌دهد؟

با توجه به موارد ذکرشده و در دسترس بودن هرچه بیشتر گوشی هوشمند، گویا بسترهای محتوایی و انتشارات، بستری امن و مطمئن برای عرضه نسخه الکترونیک خود یافته‌اند. این مجموعه‌ها با رمزنگاری فایل ePUB اجازه انتقال و چاپ آن را از کاربر می‌گیرند. بدین‌ترتیب خوانندگان کتاب با دو گزینه کتاب چاپی و الکترونیک رو‌به‌رو می‌شوند.

قیمت کتاب الکترونیک به انتخاب ناشر بستگی دارد، که در ایران بین سی تا چهل درصد قیمت نسخه چاپی است. میانگین این رقم در آلمان ۸۱ درصد، ایالات متحده ۷۸ درصد، و چین ۲۶ درصد قیمت پشت جلد کتاب است. بدین‌ترتیب نسخه الکترونیک یک کتاب چاپی بیست هزار تومانی در ایران، به قیمت هفت تا هشت هزار تومان به فروش می رسد.

هرچند آمار رسمی و مستقلی در این زمینه وجود ندارد،‌ اما با بررسی آمار داخلی و غیررسمی ناشرین با این شبهه مواجه می‌شویم که شاید فروش کتاب الکترونیک، نه‌تنها به زیان کتاب‌های چاپی نباشد، بلکه فروش آن‌ها را گسترده‌تر نیز بسازد. همچنین اپلیکیشن و سرویس جدید فروش الکترونیک مانند یک فروشگاه جدید عمل می‌کند و برای انتشارات خوانندگان و مخاطبان جدیدی به ارمغان می‌آورد.

گزارش لس‌آنجلس تایمز از وضعیت انتشار کتاب در امریکا. منبع: انجمن ناشرین امریکا
گزارش لس‌آنجلس تایمز از وضعیت انتشار کتاب در امریکا. منبع: انجمن ناشرین امریکا

نمودار بالا به‌خوبی نشان می‌دهد که هر کدام از بسترهای عرضه‌ی کتاب، مخاطب‌های خود را یافته‌اند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۶، میزان فروش کتاب الکترونیک، کمتر از میزان مشابه سال قبل شده، اما بازار کتاب الکترونیک گردش مالی یک میلیارد دلاری خود را از دست نداده است.

تعداد بسترهای فروش نسخه الکترونیک و صوتی هرچقدر بیشتر شود، تعداد بیشتری از کاربران، خواهان مطالعه کتاب در گوشی هوشمند می‌شوند و در نهایت سطح مطالعه کشور نیز افزایش می‌یابد.

از این رو با توجه به آمارهای موجود و اطلاعات به‌دست‌آمده، نسخه صوتی یا الکترونیک کتاب، تخریب خلاق کتاب چاپی نیست و پیش‌بینی‌ها حاکی از این است که حداقل صد سال آینده چنین تغییری ایجاد خواهد شد. خوانندگان کتاب هم با قیمت بسیار کمتر به محتوای کتاب دسترسی پیدا می‌کنند.

اما اگر آن روز با توجه به خواسته و نیاز کاربر، کتاب چاپی تولید نشود، چه کسی جز ناشر می‌تواند اقدام به ویرایش، تنظیم و چاپ کتاب جدید کند؟

4 در مورد “آیا کتاب الکترونیک و صوتی، تخریب خلاق ناشر است؟”

  1. عبداللطیف عبادی

    مطلب خوب و جالبی بود ، بخصوص مقایسه نرخ کتابهای الکترونیک در کشورهای مختلف . متاسفانه در کشور ما رشد تکنولوژی و ظهور اینترنت نه تنها به رشد کتابخوانی و به تبع آن افزایش درآمد نویسندگان و ناشران کمکی نکرده ، بلکه باعث همان درآمد اندک و مختصر آنها نیز شده است . باید برای خلا های قانونی موجود فکری کرد

    1. سلام. خواهش می‌کنم. البته به نظر من خیلی به رشد این وضعیت کمک کرده. اتفاقا تبلیغات در اینترنت برای رشد کتاب‌خوانی مثبت بوده. مشکل از آداب کتاب‌خوانی هست. سلیقه و فرهنگ مردم بیشتر داره به سمت چیزهای سریع و خبرهای زرد میره متاسفانه. بزرگترین مشکل قانونی در حال حاضر وضعیت کپی رایت هست که امیدوارم هرچه سریعتر در این خصوص به نتیجه برسیم.

  2. جستار یک‌طرفه‌ای بود با جهت‌گیری سرمایه‌داری بی حد و حصر.
    فقط بند آخر متن، گویای همه‌چیز هست. رسماً داره ناشر رو به عنوان تنها مرجع خلاق برای پدید آوردن کتاب معرفی می‌کنه. در حالی که کاملاً برعکسه.
    به عنوان کسی که سال‌ها در کار نشر بوده می‌تونم بهتون اطمینان بدم که ناشر در بهترین حالت یه دلّاله! ولی در دنیای امروز یه دلال خوب هم سخت پیدا می‌شه. اکثر ناشرینی که در سطح ایران و جهان فعّال هستند، بنگاه‌های تجاری‌ای هستن که تنها هدفشون رسیدن به سود بیش‌تره و برای رسیدن به این سود از هیچ عمل غیراخلاقی‌ای هم گریزان نیستند.
    اصلاً هدف اخلاقی تکنولوژی باید از بین بردن این گونه دلّالی‌ها و کلاه‌برداری‌ها باشه. اینترنت اومده تا انسان‌ها رو میتقیماً به هم وصل کنه. در یک شبکهٔ انسانی نیازی به واسط نیست و خالق اصلی اثر می‌تونه مستقیماً اثرش رو به خواننده بفروشه.
    همون‌طور که در مورد گاری‌سازی مثال زدید، انتشارات هم به شکل کنونی باید از بین بره. این یک راهکار برد-برده که توش خالقین واقعی یک اثر سود بیش‌تری می‌کنن، چون بر خلاف الآن که امتیاز اثر رو به ناشر می‌فروشن، اثر برای خودشونه و تا زمانی که کسی اون رو بخره، ازش بهره‌مند می‌شن.
    خوانندگان هم سود بیش‌تری می‌کنن، چون قیمت تمام شده به دلیل حذف کاغذ، چاپ، بسته‌بندی، حمل و نقل و… کم می‌شه. هم حس بهتری دارن که پولشون برای حمایت از خالق اثر بوده، نه واسطه‌ای به نام ناشر.
    هم‌چنین این روند کیفیت آثار رو هم بالا می‌بره. چون بر خلاف وضعیت فعلی، افرادی که آثاری با کیفیت پایین تولید می‌کنن، به روش انتخاب طبیعی حذف می‌شن.

    1. تشکر از نظر شما.
      قبول دارم که با وضعیت فعلی، آثار برخی افراد که از نگاه گروهی در دسته «کیفیت پایین» طبقه بندی میشن، حذف میشن و آزادی وبلاگ کمکشون می‌کنه تا بتونن صحبت خودشون رو آزادانه بیان کنند.

      اما موضوع ناشر فقط چاپ و صفحه آرایی کتاب نیست. مهارت یک انتشارات موفق در فروش، بازاریابی، مدیریت محتوا، مدیریت محصولات و موارد شبیه به این نیز هست. نویسندگان تکرو زیادی رو دیدم که از مردم به خاطر نخریدن کتاب شاکی بودند در حالی که اگر مهارت مدیریت فروش و بازاریابی رو بلند بودند خیلی خوب می‌تونستند خودشون رو معرفی کنند.

      به نظرم وقتی این وضعیت برد – برد میشه که ناشر بتونه محتوای مفید و ارزشمند برای مخاطب رو از نویسنده یا مترجم تحویل بگیره و خیلی خوب معرفی کنه. همچنین نویسنده می‌تونه در کنار تلاش ناشر برای معرفی کتاب، انرژی بیشتری برای نوشتن و ایجاد خلاقیت بکنه. باور دارم اگر آمازون با خانم ای. ال. جیمز همکاری نمی‌کرد، به هیچ عنوان نمی‌تونستند اینطوری در دنیا معروف بشن و کتاب‌هاشون سه گانه بشه و بعد فیلم‌هاشون پر فروش.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا