مصاحبه

مصاحبه با فیلیپ گایست نورپرداز برج آزادی

این مصاحبه با فیلیپ گایست را برای مجله هنری آنلاین ۱۰۰۱ بوم انجام دادم در تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۹۴ منتشر شد. اولین مصاحبه من و اولین مصاحبه به زبان انگلیسی و تا حدودی آلمانی بود! برای من خیلی جالب بود. آقای فیلیپ گایست هم بسیار بسیار خونگرم و دوست داشتنی بودند. با عشق و علاقه تمام این کار رو انجام دادند و از استقبال مردم تهران شگفت زده شدند.  +


میدان آزادی تهران به مدت سه شب با کلمات نورباران شد. فیلیپ گایست هنرمند بین‌المللی متولد ۱۹۷۶ اهل آلمان و ساکن برلین است. او نورپردازی‌های بسیاری در کشورهای مختلف دنیا و به مناسبت‌های محتلف انجام داده و این‌بار مقصد او از ۱۱ تا ۱۳ مهرماه ۹۴، میدان آزادی تهران بود. در ادامه، مصاحبه‌ اختصاصی عباس ملک حسینی برای نشریه هزارویک بوم را بخوانید که با آقای گایست در خصوص پرفورمنس اخیرش انجام شده است.

۱ – لطفا خودتان را معرفی کنید و بگویید چرا ایران را انتخاب کردید؟

اسم من فیلیپ گایست است و اهل آلمان هستم. ۳۹ ساله و هنرمند نور هستم. من پروژه‌ها و نورپردازی‌های بسیاری را در سراسر دنیا انجام می‌دهم. و چند ماه پیش از طرف سفارت آلمان برای نورپردازی در تهران دعوت شدم.

فیلیپ گایست و تندیس برج آزادی
فیلیپ گایست و تندیس میدان آزادی

۲ – چند سال است که در این زمینه هنری فعالیت می‌کنید؟

من ۹۶ پروژه نورپردازی را در سال‌های اخیر در سراسر دنیا انجام داده‌ام. این هنری بسیار جوان است. سال ۲۰۰۵ اولین بازتاب نور از این نوع انجام شد.

۳ – آیا شما مشابه این پروژه در کشورهای دیگر نیز انجام داده اید؟ بازی با نور و کلمات؟

بله در برزیل، ایتالیا، روسیه، آلمان و …

۴ – آیا آنها هم به مناسبت اتحاد دو آلمان بودند؟

بله. مشابه همین پروژه دروازه کلمات در کشورهای دیگر نیز انجام شده است.

نورپردازی برج آزادی عکس از عباس ملک حسینی - عطاردوار

۵- پیام اصلی این بازی نور چه بود؟

برای من دروازه، مسیری آسان برای عبور هر کسی است. محل عبوری ساده و در دسترس برای هر فرد. دروازه کلمات، یک عبارت سمبولیک و صلح‌طلبانه است. من خیلی خوشحالم که مردم تهران به این مکان آمدند و با تماشای این نورپردازی احساسات خوبی درباره آن داشتند.

۶ – ایده این نورپردازی چطور به ذهن شما رسید؟

بعد از آنکه اسم و مشخصات محلی که باید به آن می‌آمدم را دانستم، به فکر استفاده از کلمات -و نه جملات- افتادم. به این ترتیب هر خواننده‌ای می‌تواند با استفاده از جمله‌ها و مفاهیم خاص خودش تعبیری از هر کلمه داشته باشد.

۷ – بحز ایران تقریبا تمام خاورمیانه درگیر جنگ است، آیا می‌خواهید از اینجا پیام صلح را به منطقه برسانید؟

نور فرم صلح‌طلبانه انرژی است. همه پیام این برنامه درباره صلح و اتحاد است. من فکر می‌کنم هرکسی می‌تواند با ذهنیت خودش برداشتی از صلح داشته باشد.

عباس و فیلیپ

۸ – اتحاد دو آلمان چه جنبه‌ای برای شما دارد که پروژه‌هایی از این دست را برای آن انجام می‌دهید؟

اتحاد دو کشور (آلمان غربی و شرقی) در تاریخ آلمان بسیار حائز اهمیت است. آنچه در آلمان اتفاق افتاد صلح و حیرت است. اتحاد آلمان شرقی و غربی نه تنها خانواده‌ها، بلکه یک کشور را به هم رساند. داستان این اتحاد شگفت‌انگیز و پایانی بر یک جنگ سرد بود.

۹ – پیش از بارشدن دیوار برلین شما نوجوان بودند. آیا در آن زمان برلین زندگی می‌کردید؟ درباره آن روزها چه احساسی دارید؟ مردم چه احساسی داشتند؟

بله در آن زمان نوجوان بودم؛ متاسفانه در برلین زندگی نمی‌کردم و ساکن باواریا بودم. اما چند ماه بعد به برلین سفر کردم و برای یک دیدار کوتاه عالی بود. برای مردم برلین در آن زمان یک هدیه عالی به شمار می‌رفت.

۱۰ – چه کلماتی را انتخاب کردید و این کلمات چگونه انتخاب شدند؟

من کلمات بسیاری نظیر اتحاد، دوستی، صلح، آِزادی و … را به سه زبان انگلیسی، آِلمانی و فارسی انتخاب کردم. من خودم این کلمات را انتخاب کردم و برخی کلمات را سفارت آلمان برای من انتخاب کرد. این یک اثر هنری کاملا آزادانه بود.

۱۱ – درباره انتخاب موسیقی برایمان توضیج میدهید؟

آنیکا اندرسون حدود دو ماه است که ایران زندگی می‌کند. او روز ۱۱ مهر، برنامه‌ای را به طور زنده در میدان آزادی اجرا کرد و موسیقی زمینه پروژه نورافشانی برج آزادی، بخشی از پروژه است.

۱۲- آیا هرشب اجراهای مختلفی دارید؟

این برنامه ساعت ۷ شروع و ۱۱ تمام می‌شود. ویدئویی که برای این نورپردازی آماده کرده‌ام بسیار طولانی است زیرا برایم مهم است هر کسی که می‌آید قسمت‌های زیادی از آن را ببیند. ویدیو مانند یک حلقه است که در چرخش است.

۱۳ – آیا قصد دارید از این پروژه یک برنامه مستند بسازید؟

بله حتما. این کاری مهم و بخشی از پروژه است. در واقع بخشی از همه پروژه‌هایی است که انجام می‌دهم. قبل از شروع من چندین کلاژ آماده کرده ام و در طول مدت پروژه عکس و فیلم‌هایی تهیه کردم که باید بعد از این پروژه چند روزه یک برنامه ویدویی کامل از آن تهیه کنم.

۱۴- چه نرم افزارهایی را برای کارتان استفاده می‌کنید؟

برنامه‌های ویرایشی بسیار را به کار می‌برم. مانند فوتوشاپ (Photoshop) ، فاینال کات پرو (Final Cut Pro)، مدمپر (Madmapper) و ماژول‌ایت (Module8).

ویدئویی از نورپردازی فیلیپ گایست روی برج آزادی که در اینجا قابل مشاهده است.

۱۵ – من چند کلمه می‌گویم و شما بگویید چه احساسی نسبت به آنها دارید؟

دیوار: خوب است که برداشته شده است.

اشتازی: خیلی بد است

صلح: عالی

مهربانی: ضروری‌ست

نورپردازی: فوق‌العاده است

آزادی: یک اثر معماری شگفت انگیز

freiheit (آزادی به زبان آلمانی): مهمترین چیز است

هنر: بی شک از واجبات است

تهران: شهری زیبا و جالب

دوازه برلین: خیلی مهم است خود کلمه دروازه هم مهم است. سال‌های بسیار زیادی بسته بود و حالا باز است و همه می‌توانند وارد شوند.

دروازه کلمات (لبخند می‌زند): پروژه ام در اینجا و خیلی خوشحالم که اینجا هستم. عالی بود.

 حساب کاربری آقای گایست در توییتر و اینستاگرام.

پ.ن: این مصاحبه در مجله ۱۰۰۱ بوم (http://1001boom.com/6450) + منتشر شده بود و در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۴ در وبلاگ من پست آن برای اطلاع رسانی قرار گرفته بود که با حذف سایت مجله، محتوای آن به اینجا منتشر شد و تاریخ انتشار تغییر کرد.

مصاحبه با برنامه تقاطع فرهنگ از رادیو گفت و گو

مصاحبه با رادیو گفت و گو

مصاحبه در زمینه کتاب‌های روانشناسی و موفقیت

عصر پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹، از طرف جناب آقای سیدمهدی موسوی تبار به برنامه تقاطع فرهنگ دعوت شدم. این برنامه به میزبانی جناب آقای امین خرمی از رادیو گفت و گو پخش می‌شود. این برنامه از زوایای مختلف به بررسی مباحث فرهنگی می‌پردازد.

موضوع مصاحبه من در مورد کتاب‌های روانشناسی و مدیریتی و دلایل پر فروش شدن آن‌ها در دوران کرونا بود. این مبحث مهم که چه مدل کتاب‌های روانشناسی در بازار ایران موجودند و اینکه بازار کتاب‌های موفقیت و روانشناسی به چه سمتی می‌روند.

در این مصاحبه مهمتر از همه نگاه و تاثیری که انواع مختلف کتاب‌های روانشناسی عمومی بر روی مخاطبین می‌گذارند بیان شد.

دانلود فایل صوتی

مصاحبه در زمینه کتاب‌های روانشناسی با روزنامه فرهیختگان

کتاب‌های روانشناسی چه جایگاهی در صنعت نشر دارند؟ چرا استقبال از آن‌ها در دوران کرونا افزایش پیدا کرد؟

استقبال بیشتر از کتاب‌های روانشناسی به‌خاطر کروناست؟

دو، سه روز پیش بود که آمار کلی فروش طرح پاییزه کتاب اعلام شد و براساس آن میزان فروش کتاب‌ها نسبت به سال 97 و 98 افزایش داشته است. این افزایش خرید کتاب دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد؛ از حضور پررنگ خرید غیرحضوری تا حتی وضعیت جامعه نسبت به همین روزها در سال گذشته. هرکدام از کتابفروشی‌ها چند پیک‌موتوری را آماده نگه داشته بودند تا سریع و سالم، کتاب‌های سفارش‌شده را به دست خریدار برسانند و خریدهای آنلاین هم شیوه دیگری از مشارکت مردم در این طرح بود. با اینکه کتاب‌های پرفروش اعلام نشده اما بررسی‌ها نشان می‌دهد اقبال عمومی نسبت به کتاب‌های روانشناسی بعد از رمان و داستان بیشتر بوده است.

کتاب‌های روانشناسی البته پیش از کرونا هم طرفداران خودش را داشته است و هرازگاهی بعضی از این کتاب‌ها در فهرست سه کتاب پرفروش سال هم بوده‌اند. برخی برای کتاب‌های روانشناسی دسته‌بندی‌های مختلفی لحاظ کرده‌اند اما می‌توان این کتاب‌ها را به سه دسته کلی تقسیم کرد؛ گروه اول کتاب‌های تخصصی معتبری هستند که ویژه دانشجویان و استادان روانشناسی‌اند و حساب‌شان از کتاب‌های دیگر جداست و مخاطبان خاص خودش را دارد. کتاب‌های خودیار، که هم معتبر هستند و هم روانشناس‌ها آنها را نوشته‌اند.

اتفاقا زبان‌شان هم ساده است و طبیعتا علمی و کاربردی هم هستند. سومین دسته که خطرناک هم به شمار می‌روند کتاب‌های روانشناسی زرد هستند که تاثیرات مخربی را نصیب خوانندگان‌شان می‌کنند. در سال‌های اخیر فروش دسته سوم، فرازونشیب‌هایی داشته است. کتاب‌هایی که در روزگار کرونایی هم مجددا دیده شدند اما درمیان کتاب‌های برجسته و تخصصی، فرصت زیادی برای عرض‌اندام پیدا نکردند. تماس ما با خانه کتاب برای دریافت اطلاعات کتاب‌های پرفروش روانشناسی با وجود تلاش‌هایی که شد، نتیجه نداد اما برخی کتابفروشی‌ها از فروش بالای کتاب‌هایی با موضوع روابط فردی و خودیاری در این ایام نسبت به سال‌های قبل خبر دادند.

کتاب‌هایی که البته در حوزه ترجمه بیشتر بودند و سهم تالیفی‌ها بین 20 تا 30 درصد بوده است. شاید بد نباشد برای تشریح وضعیت فعلی جامعه استناد کنیم به صحبت‌های مصطفی تبریزی، روانشناس و عضو بازنشسته هیات‌علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی که در گفت‌وگویی درباره دلایل استقبال از کتاب‌های روانشناسی گفته بود: «کارد به استخوان رسیده است و به هر دری که می‌زند، نتیجه نمی‌گیرد. روزبه‌روز هم اوضاع مالی و خانوادگی‌اش بدتر می‌شود و حالا در بحبوحه این سیل مشکلات به کتاب‌های روانشناسی پناه می‌آورد تا راحت‌تر بتواند مشکلاتش را تحمل کند. وقتی ناکامی‌های اجتماعی و اقتصادی زیاد می‌شود و فرد نمی‌تواند این ناکامی‌ها را تحمل کند، احتمال دارد افراد به این کتاب‌های روانشناسی تجاری متمایل شوند. وقتی فردی نمی‌تواند با مشکلات ساختار اجتماعی که در آن قرار گرفته است مقابله کند، گاهی به این کتاب‌ها روی می‌آورد تا تحمل شرایط برایش راحت‌تر شود.» حالا کرونا، عوارضش و اوضاع بد اقتصادی مردم را در چنین وضعیتی قرار داده که فکر می‌کنند کتاب‌های روانشناسی می‌تواند به تنهایی آنها کمک کند.

ناشر تخصصی چه می‌گوید؟

عباس ملک حسینی، مدیر تجارت الکترونیک انتشارات نسل نواندیش در گفت‌وگو با «فرهیختگان» درباره دلایل فروش بالای کتاب‌های روانشناسی در طرح پاییزه می‌گوید: «از ابتدای امسال و با آمدن کرونا، کتاب‌های زناشویی فروش بالایی داشتند، مخصوصا آنهایی که درباره اصلاح روابط زناشویی و بهبود کیفیت زندگی مشترک بودند. براساس آمار منتشرشده میزان طلاق و مشکلات خانوادگی در روزهای قرنطینه و خانه‌نشینی بیشتر شده و خانواده‌ها به دلیل کم‌هزینه‌تر بودن کتاب نسبت به کالاها و راه‌های دیگر اصلاح روابط، به سراغ آن می‌روند.»

ملک حسینی همچنین درباره دلایل استقبال مجردها از کتاب‌های دیگر روانشناسی اضافه کرد: «در حوزه جوانان و نوجوانان و به‌طور کلی مجردها، میل به موفقیت‌های زودهنگام، اصلاح روابط فردی و به دست آوردن کسب‌وکارهای مناسب اقتصادی با درآمدهای بالا ازجمله دلایلی است که باعث رجوع آنها به کتاب‌های روانشناسی می‌شود.» این ناشر کتاب‌های روانشناسی درباره ذائقه مخاطبان ایرانی می‌گوید: «الگوی مخاطب ایرانی همان الگوی کتاب‌های پرفروش آمازون است. یعنی تفاوت زیادی وجود ندارد و ممکن است فقط در بعضی موضوعات متفاوت باشد، اما در این حوزه الگو مطابق آمازون است و مثلا از ۵ تا ۶ سال پیش که بحث استارتاپ‌ها بیشتر مطرح شده است، اقبال به‌ سمت کتب مدیریت و استراتژی که فضای استارتاپی دارند، بیشتر شده است و مثلا کتابی مانند اثر مرکب هم چون سراغ جذب و تلقین و این مباحث نمی‌رود و به‌نوعی تلفیقی از مباحث سنتی و مدرن یعنی مدیریتی و استارتاپی دارد، اکثر قشرها طرفدار آن هستند.»

نویسنده : سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه فرهیختگان / شماره ۳۱۹۰ . سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹

مصاحبه در زمینه کتاب‌های موفقیت با خبرگزاری کتاب ایران

مصاحبه با خبرگزاری ایبنا - عباس ملک حسینی

مصاحبه در زمینه کتاب‌های موفقیت و عطش خوانندگان ایرانی برای آن با خبرگزاری کتاب ایران.

نکته: این مصاحبه در تیر ماه ۱۳۹۹ با سرکار خانم پردیس سیاسی
از خبرگزاری کتاب ایران، ایبنا انجام شده است.

پردیس سیاسی: من خودم هیچ وقت خواننده کتاب‌های موفقیت نبوده‌ام و با نگاه کلیشه‌­ای که این کتاب‌ها به درد من نمی‌خورند و سودی از آنها عایدم نمی‌شود، به سمتشان نرفته‌­ام، اما پرفروش بودن مداوم آن‌­ها و استقبال مخاطبان این انگیزه را در من ایجاد کرده که این موضوع را تخصصی‌تر دنبال کنم. به همین دلیل در اولین قدم به سراغ ناشر یکی از کتاب­‌های پرفروش لیستم که در بین تمام کتابفروشی‌­ها و اپلیکیشن­‌ها مشترک بود یعنی«اثر مرکب» می­‌روم تا هم از این کتاب بپرسم و هم اینکه از چه زمانی تب کتاب‌های موفقیت برای خوانندگان ایرانی داغ شده است؟ و پاسخ این ناشر به انتقاداتی که به کتاب­‌های موفقیت می‌شود چیست؟

مصاحبه با برنامه تقاطع فرهنگ از رادیو گفت و گو

دهه هفتاد و عطش خوانندگان ایرانی به کتاب‌های موفقیت

عباس ملک حسینی، مدیر تجارت الکترونیک انتشارات نسل نواندیش یکی از باسابقه­‌ترین و فعال‌ترین ناشران کتاب­‌های روان‌شناسی موفقیت، درمورد ورود این نشر به این بازار و احساس نیاز جامعه ایرانی به این نوع کتاب­‌ها می­‌گوید: «انتشارات نسل نواندیش از آبان‌ماه سال ۱۳۷۶ با مدیریت دکتر بیژن علیپور انتشار کتاب­‌های روان‌شناسی و موفقیت را شروع کرد و در واقع این فضا در ایران از دهه ۱۳۷۰ و به‌ویژه اواسط آن به وجود آمد. یعنی برهه‌ای که اشخاص بسیاری به تأسیس و راه­‌اندازی شرکت‌های خصوصی پرداختند و تقاضا برای ایجاد کسب‌وکارهای شخصی افزایش یافت و به دنبال آن نیاز به یادگیری دانش روز مدیریت احساس شد و همان‌طور که اشاره کردم، انتشارات نسل نواندیش هم از نخستین‌های این حوزه بود.»

ملک حسینی درباره چگونگی گزینش کتاب‌­ها در این انتشارات هم توضیح می‌­دهد: «کتاب‌های ما در دو حوزه تألیف و ترجمه هستند و در چند دسته موضوعی رده‌بندی می‌­شوند، از جمله: موفقیت و مدیریت، روان‌شناسی و همین‌طور خانواده و زناشویی. کتب تألیفی آثار نویسندگان، پژوهشگران و متخصصان داخلی و کتب ترجمه ما، آثار مطرح جهانی، برای مثال برخی آثار پرفروش از نظر نیویورک تایمز، آمازون، گودریدز و… هستند. این نکته می‌تواند پاسخ سوال شما باشد که برای ما، پرفروش بودن کتاب­‌ها در سطح جهان و کاربردی بودن آن‌ها برای مخاطب ایرانی، معیار گزینش است.»

او همچنین درمورد تب داغ کتاب­‌ها به‌صورت دوره­‌ای هم می‌­گوید: «بله این مسئله وجود دارد و ممکن است کتاب­‌هایی در یک دوره تقاضای زیادی داشته باشند و بعد از مدتی از کانون توجه خارج شوند. مثلاً ما در سال ۱۳۸۰ یک‌سری کتاب منتشر می­‌کردیم که بعد از حدود ۷ تا ۸ سال یا آن نظریات باطل شده، یا استقبال به آن موضوعات کم شده است یا نقدها به آن زیاد بوده است. بنابراین متوجه شدیم که دیگر بعد از برهه‌ای، انتخاب مناسبی نیستند. در واقع راه توسعه علم هم از این مسیر می­‌گذرد که شما چیزی را تولید می‌­کنید، نظریه‌ای را مطرح می‌کنید و بعدها مشخص می‌شود که آن نظریه اشتباه بوده است، یا نقصی داشته است و سعی می‌­کنید آن را اصلاح کنید.»

باید تفاوت سلیقه­‌ها را بپذیریم

ملک حسینی درباره کتاب «اثر مرکب» که در گزارش ما هم به‌عنوان یکی از پرفروش­‌ها قرار گرفته است، توضیح می­‌دهد: «یکی از پرفروش­ترین کتاب­‌های ما اثر مرکب است که هم نشان‌دهنده تغییر سلایق مخاطبان است و هم تغییر در انتخاب ما. این کتاب می‌­گوید که اگر تا ۱۵ – ۲۰ سال پیش می­‌گفتند فقط امید داشته باش تا همه‌چیز خوب شود، الان دیگر این امکان­پذیر نیست. یعنی اصلاح و تغییر اتفاق افتاده است و ما هم با توجه به تغییرات جهان این موارد را در نظر می­‌گیریم.»

مدیر تجارت الکترونیک انتشارات نسل نواندیش درباره نقدهای منفی‌ای که به کتاب­‌های موفقیت می­‌شود هم این‌طور پاسخ می‌­دهد: «برای نمونه ما در حوزه روابط زناشویی کتاب‌‌های  باربارا دی آنجلیس را داریم که هرچند مربوط به ۱۵ سال پیش هستند، از گذشته تا به امروز چیزی جز بازخورد رضایتمندانه از این کتاب‌­ها، از مخاطب ندیده‌ایم. مردم این کتاب­‌ها را همیشه خواسته­‌اند و برایشان کاربرد دارد. ما کتاب‌هایی در زمینه‌های مختلف تولید می‌­کنیم و این مخاطب است که تشخیص می‌دهد کدام کتاب برای او مفیدتر است و برای شخص او با اهمیت نیست. بعضی از کتاب‌­ها هستند که ممکن است با خواندن حتی یک جمله از آن‌ها زندگی­ شخصی متحول شود. واقعیت این است که ما کتاب‌هایی گوناگون و با موضوعات متنوع چاپ می‌­کنیم، چراکه سلایق انسان­‌ها متنوع است. این نقدها غالبا از طرف افرادی است که سبک خود را پیدا کرده‌­اند و به‌سختی می‌پذیرند که سلایق متفاوت و نقطه مقابل سلیقه آن‌ها هم وجود دارد.»

الگوی مخاطب ایرانی همسو با پرفروش­‌های آمازون و جهان

او درباره ذائقه کنونی مخاطب ایرانی هم به ایبنا می‌­گوید: «واقعیت این است که اگر من بخواهم الگوی مخاطب ایرانی را توضیح دهم، شما باید همان الگوی کتاب­‌های پرفروش آمازون را دنبال کنید. یعنی تفاوت زیادی وجود ندارد و ممکن است فقط در بعضی موضوعات متفاوت باشد، اما در این حوزه الگو مطابق آمازون است و مثلاً از ۵ تا ۶ سال پیش که بحث استارت­‌آپ‌­ها بیشتر مطرح شده است، اقبال به‌سمت کتب مدیریت و استراتژی که فضای استارت‌آپی دارند، بیشتر شده است و اثر مرکب هم چون به‌نوعی تلفیقی از مباحث سنتی و مدرن یعنی مدیریتی و استارت‌آپی دارد، اکثر قشرها طرفدار آن هستند.

این نکته را هم اضافه کنم که در گذشته، یعنی حدوداً تا اواخر دهه ۱۳۶۰ یا اوایل دهه ۱۳۷۰ چون تکنولوژی تا این حد پیشرفت نکرده و فراگیر نشده بود، کتاب خواندن اصلی‌ترین راه آگاهی و همچنین سرگرمی بود، اما امروزه دسترسی به منابع و تنوع بسیار زیاد شده است و از طریق ویدئو، جست‌وجوی آنلاین و موارد دیگر یادگیری صورت می‌گیرد و الان مخاطبی که کتاب را می­‌خرد، کسی است که به آن احتیاج دارد و دیگر کسی از روی تفنن سراغ کتاب نمی‌­رود. در دو سال گذشته هم از لحاظ شرایط اقتصادی و قیمت دلار، بازار نشر در وضعیت بدی قرار گرفته است و همه‌گیری ویروس کرونا و برگزار نشدن نمایشگاه کتاب نیز اوضاع بازار نشر را به‌مراتب وخیم‌تر کرده است.»

اسکرول به بالا