3 دسامبر 2020 3 دسامبر 2020 / در رسانهها / 1 دقیقه برای مطالعه
مصاحبه در زمینه کتابهای روانشناسی و موفقیت
عصر پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹، از طرف جناب آقای سیدمهدی موسوی تبار به برنامه تقاطع فرهنگ دعوت شدم. این برنامه به میزبانی جناب آقای امین خرمی از رادیو گفت و گو پخش میشود. این برنامه از زوایای مختلف به بررسی مباحث فرهنگی میپردازد.
موضوع مصاحبه من در مورد کتابهای روانشناسی و مدیریتی و دلایل پر فروش شدن آنها در دوران کرونا بود. این مبحث مهم که چه مدل کتابهای روانشناسی در بازار ایران موجودند و اینکه بازار کتابهای موفقیت و روانشناسی به چه سمتی میروند.
در این مصاحبه مهمتر از همه نگاه و تاثیری که انواع مختلف کتابهای روانشناسی عمومی بر روی مخاطبین میگذارند بیان شد.
2 دسامبر 2020 2 دسامبر 2020 / در رسانهها / 4 دقیقه برای مطالعه
کتابهای روانشناسی چه جایگاهی در صنعت نشر دارند؟ چرا استقبال از آنها در دوران کرونا افزایش پیدا کرد؟
استقبال بیشتر از کتابهای روانشناسی بهخاطر کروناست؟
دو، سه روز پیش بود که آمار کلی فروش طرح پاییزه کتاب اعلام شد و براساس آن میزان فروش کتابها نسبت به سال 97 و 98 افزایش داشته است. این افزایش خرید کتاب دلایل متعددی میتواند داشته باشد؛ از حضور پررنگ خرید غیرحضوری تا حتی وضعیت جامعه نسبت به همین روزها در سال گذشته. هرکدام از کتابفروشیها چند پیکموتوری را آماده نگه داشته بودند تا سریع و سالم، کتابهای سفارششده را به دست خریدار برسانند و خریدهای آنلاین هم شیوه دیگری از مشارکت مردم در این طرح بود. با اینکه کتابهای پرفروش اعلام نشده اما بررسیها نشان میدهد اقبال عمومی نسبت به کتابهای روانشناسی بعد از رمان و داستان بیشتر بوده است.
کتابهای روانشناسی البته پیش از کرونا هم طرفداران خودش را داشته است و هرازگاهی بعضی از این کتابها در فهرست سه کتاب پرفروش سال هم بودهاند. برخی برای کتابهای روانشناسی دستهبندیهای مختلفی لحاظ کردهاند اما میتوان این کتابها را به سه دسته کلی تقسیم کرد؛ گروه اول کتابهای تخصصی معتبری هستند که ویژه دانشجویان و استادان روانشناسیاند و حسابشان از کتابهای دیگر جداست و مخاطبان خاص خودش را دارد. کتابهای خودیار، که هم معتبر هستند و هم روانشناسها آنها را نوشتهاند.
اتفاقا زبانشان هم ساده است و طبیعتا علمی و کاربردی هم هستند. سومین دسته که خطرناک هم به شمار میروند کتابهای روانشناسی زرد هستند که تاثیرات مخربی را نصیب خوانندگانشان میکنند. در سالهای اخیر فروش دسته سوم، فرازونشیبهایی داشته است. کتابهایی که در روزگار کرونایی هم مجددا دیده شدند اما درمیان کتابهای برجسته و تخصصی، فرصت زیادی برای عرضاندام پیدا نکردند. تماس ما با خانه کتاب برای دریافت اطلاعات کتابهای پرفروش روانشناسی با وجود تلاشهایی که شد، نتیجه نداد اما برخی کتابفروشیها از فروش بالای کتابهایی با موضوع روابط فردی و خودیاری در این ایام نسبت به سالهای قبل خبر دادند.
کتابهایی که البته در حوزه ترجمه بیشتر بودند و سهم تالیفیها بین 20 تا 30 درصد بوده است. شاید بد نباشد برای تشریح وضعیت فعلی جامعه استناد کنیم به صحبتهای مصطفی تبریزی، روانشناس و عضو بازنشسته هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی که در گفتوگویی درباره دلایل استقبال از کتابهای روانشناسی گفته بود: «کارد به استخوان رسیده است و به هر دری که میزند، نتیجه نمیگیرد. روزبهروز هم اوضاع مالی و خانوادگیاش بدتر میشود و حالا در بحبوحه این سیل مشکلات به کتابهای روانشناسی پناه میآورد تا راحتتر بتواند مشکلاتش را تحمل کند. وقتی ناکامیهای اجتماعی و اقتصادی زیاد میشود و فرد نمیتواند این ناکامیها را تحمل کند، احتمال دارد افراد به این کتابهای روانشناسی تجاری متمایل شوند. وقتی فردی نمیتواند با مشکلات ساختار اجتماعی که در آن قرار گرفته است مقابله کند، گاهی به این کتابها روی میآورد تا تحمل شرایط برایش راحتتر شود.» حالا کرونا، عوارضش و اوضاع بد اقتصادی مردم را در چنین وضعیتی قرار داده که فکر میکنند کتابهای روانشناسی میتواند به تنهایی آنها کمک کند.
ناشر تخصصی چه میگوید؟
عباس ملک حسینی، مدیر تجارت الکترونیک انتشارات نسل نواندیش در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره دلایل فروش بالای کتابهای روانشناسی در طرح پاییزه میگوید: «از ابتدای امسال و با آمدن کرونا، کتابهای زناشویی فروش بالایی داشتند، مخصوصا آنهایی که درباره اصلاح روابط زناشویی و بهبود کیفیت زندگی مشترک بودند. براساس آمار منتشرشده میزان طلاق و مشکلات خانوادگی در روزهای قرنطینه و خانهنشینی بیشتر شده و خانوادهها به دلیل کمهزینهتر بودن کتاب نسبت به کالاها و راههای دیگر اصلاح روابط، به سراغ آن میروند.»
ملک حسینی همچنین درباره دلایل استقبال مجردها از کتابهای دیگر روانشناسی اضافه کرد: «در حوزه جوانان و نوجوانان و بهطور کلی مجردها، میل به موفقیتهای زودهنگام، اصلاح روابط فردی و به دست آوردن کسبوکارهای مناسب اقتصادی با درآمدهای بالا ازجمله دلایلی است که باعث رجوع آنها به کتابهای روانشناسی میشود.» این ناشر کتابهای روانشناسی درباره ذائقه مخاطبان ایرانی میگوید: «الگوی مخاطب ایرانی همان الگوی کتابهای پرفروش آمازون است. یعنی تفاوت زیادی وجود ندارد و ممکن است فقط در بعضی موضوعات متفاوت باشد، اما در این حوزه الگو مطابق آمازون است و مثلا از ۵ تا ۶ سال پیش که بحث استارتاپها بیشتر مطرح شده است، اقبال به سمت کتب مدیریت و استراتژی که فضای استارتاپی دارند، بیشتر شده است و مثلا کتابی مانند اثر مرکب هم چون سراغ جذب و تلقین و این مباحث نمیرود و بهنوعی تلفیقی از مباحث سنتی و مدرن یعنی مدیریتی و استارتاپی دارد، اکثر قشرها طرفدار آن هستند.»
نویسنده : سیدمهدی موسویتبار، روزنامه فرهیختگان / شماره ۳۱۹۰ . سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
15 سپتامبر 2020 15 سپتامبر 2020 / اقتصاد / 3 دقیقه برای مطالعه
پولدار شدن همه آدمها یکی از آرزوهای دوران کودکی ما بود. متاسفانه این آرزو امکانپذیر نیست.
در ابتدا باید به تعریف پول بپردازیم
منابع کره زمین محدود است. در گذشته برای مبادله و دریافت کالا از این منابع استفاده میشد. برای مثال کسی که به پوست چرمی نیاز داشت، در مقابل ۱ واحد پوست، به اندازه ۱ گونی گندم، به طرف مقابل تقدیم میکرد.
با این حساب بر اساس وزن و مقدار هر چیز و همچنین میزان فراوانی آن، ارزش کالاها و منابع مشخص میشود. برای همین گوشت حیوان با ارزشتر از میوه جنگلی میشد!
از آن جایی که محدودیت منابع و همچنین مشکلات در انتخاب کالاها به وجود آمد، انسانها اقدام به ساخت یک کالای اعتباری کردند. هنوز پول اختراع نشده بود. برای با ارزش کردن آن بهترین و خاصترین فلز یعنی طلا انتخاب شد و بدین ترتیب سکه طلا معیار قرار گرفت. امروزه در هر بازاری ارزش یک کالا معیار است. برای نمونه در بازار نفت، نفت برنت دریای شمال و در بازار ارز، دلار ایالات متحده آمریکا به عنوان معیار و مبنا انتخاب شده است.
اما اسکناس کاغذی چگونه با ارزش میشود؟
مهمترین مساله در امور اقتصادی، پشتوانه مالی و اعتباری است. یعنی به همان میزان و ارزش که اسکناس چاپ میشود، باید طلا یا دیگه منابع با ارزش به عنوان ذخیره قرار بگیرد. هرچقدر میزان چاپ اسکناس برای یک ارز (مثلا بولیوار کشور ونزوئلا) بدون افزایش میزان ذخیره، بیشتر شود، ارزش آن اسکناس کمتر و در اصطلاح افزایش تورم به وجود میآید. البته این تنها دلیل تورم نیست.
بدین ترتیب همان میزان که پول یا اسکناس در دنیا وجود دارد، به همان نسبت منابع زمین دستنخورده و ذخیره شده باقی میمانند. دولتها نیز از صندوق ثروت ملی به عنوان نهادی برای حفظ ارزش داراییهای کشور استفاده میکنند. ایران، امارات متحد عربی، کویت و نروژ منابع صندوق خود را به سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز اختصاص دادهاند. صندوق دیگر کشورها مانند چین، سنگاپور و شیلی از تنوع سرمایهگذاری بیشتری برخوردار است. در خصوص صندوق ثروت ملی در ویکیپدیا بخوانید.
آیا همه انسانها میتوانند واقعا پولدار شوند؟
با این حال باید دید آیا همه انسانها در همه نقاط دنیا به یک اندازه به منابع زمین دسترسی دارند و میتوانند به همان اندازه پولدار شوند؟
اگر نفت را یک ثروت در نظر بگیریم، آیا مردمی که در ونزوئلا به نفت دسترسی دارند با مردمی که در سوئیس تقریبا به هیچ منابع زمینی دسترسی ندارند، میتوانند در یک میزان از ثروت و رفاه قرار بگیرند؟ از کلیدیترین عوامل در ثروت و رفاه، رشد تجارت وجود واردات و صادرات است.
موارد بسیار زیادی در ثروتمند کردن انسانها نقش دارد. یکی از بهترین نعمتها، طمع و حرص است (با حقخوری دیگران اشتباه گرفته نشود). کسی که ثروت بیشتری دوست دارد و همچنین میخواهد خانه مجللتر داشته باشد و البته حقوق کسی را پایمال نمیکند، طبیعیست باید ثروت بیشتری به دست بیاورد.
باید بپذیریم که همه انسانها به یک اندازه به منابع دسترسی ندارند. موارد دیگری مانند آزادی، امنیت سرمایهگذاری، ضمانت اجرایی دولتها و انگیزههای اجتماعی میتواند از مهمترین عوامل ایجاد انگیزه در مردم هر جامعه شود. باید دید آیا این انگیزهها تامین میشود یا خیر!
19 جولای 2020 19 جولای 2020 / در رسانهها / 5 دقیقه برای مطالعه
مصاحبه در زمینه کتابهای موفقیت و عطش خوانندگان ایرانی برای آن با خبرگزاری کتاب ایران.
نکته:این مصاحبه در تیر ماه ۱۳۹۹ با سرکار خانم پردیس سیاسی از خبرگزاری کتاب ایران، ایبنا انجام شده است.
پردیس سیاسی: من خودم هیچ وقت خواننده کتابهای موفقیت نبودهام و با نگاه کلیشهای که این کتابها به درد من نمیخورند و سودی از آنها عایدم نمیشود، به سمتشان نرفتهام، اما پرفروش بودن مداوم آنها و استقبال مخاطبان این انگیزه را در من ایجاد کرده که این موضوع را تخصصیتر دنبال کنم. به همین دلیل در اولین قدم به سراغ ناشر یکی از کتابهای پرفروش لیستم که در بین تمام کتابفروشیها و اپلیکیشنها مشترک بود یعنی«اثر مرکب» میروم تا هم از این کتاب بپرسم و هم اینکه از چه زمانی تب کتابهای موفقیت برای خوانندگان ایرانی داغ شده است؟ و پاسخ این ناشر به انتقاداتی که به کتابهای موفقیت میشود چیست؟
دهه هفتاد و عطش خوانندگان ایرانی به کتابهای موفقیت
عباس ملک حسینی، مدیر تجارت الکترونیک انتشارات نسل نواندیش یکی از باسابقهترین و فعالترین ناشران کتابهای روانشناسی موفقیت، درمورد ورود این نشر به این بازار و احساس نیاز جامعه ایرانی به این نوع کتابها میگوید: «انتشارات نسل نواندیش از آبانماه سال ۱۳۷۶ با مدیریت دکتر بیژن علیپور انتشار کتابهای روانشناسی و موفقیت را شروع کرد و در واقع این فضا در ایران از دهه ۱۳۷۰ و بهویژه اواسط آن به وجود آمد. یعنی برههای که اشخاص بسیاری به تأسیس و راهاندازی شرکتهای خصوصی پرداختند و تقاضا برای ایجاد کسبوکارهای شخصی افزایش یافت و به دنبال آن نیاز به یادگیری دانش روز مدیریت احساس شد و همانطور که اشاره کردم، انتشارات نسل نواندیش هم از نخستینهای این حوزه بود.»
ملک حسینی درباره چگونگی گزینش کتابها در این انتشارات هم توضیح میدهد: «کتابهای ما در دو حوزه تألیف و ترجمه هستند و در چند دسته موضوعی ردهبندی میشوند، از جمله: موفقیت و مدیریت، روانشناسی و همینطور خانواده و زناشویی. کتب تألیفی آثار نویسندگان، پژوهشگران و متخصصان داخلی و کتب ترجمه ما، آثار مطرح جهانی، برای مثال برخی آثار پرفروش از نظر نیویورک تایمز، آمازون، گودریدز و… هستند. این نکته میتواند پاسخ سوال شما باشد که برای ما، پرفروش بودن کتابها در سطح جهان و کاربردی بودن آنها برای مخاطب ایرانی، معیار گزینش است.»
او همچنین درمورد تب داغ کتابها بهصورت دورهای هم میگوید: «بله این مسئله وجود دارد و ممکن است کتابهایی در یک دوره تقاضای زیادی داشته باشند و بعد از مدتی از کانون توجه خارج شوند. مثلاً ما در سال ۱۳۸۰ یکسری کتاب منتشر میکردیم که بعد از حدود ۷ تا ۸ سال یا آن نظریات باطل شده، یا استقبال به آن موضوعات کم شده است یا نقدها به آن زیاد بوده است. بنابراین متوجه شدیم که دیگر بعد از برههای، انتخاب مناسبی نیستند. در واقع راه توسعه علم هم از این مسیر میگذرد که شما چیزی را تولید میکنید، نظریهای را مطرح میکنید و بعدها مشخص میشود که آن نظریه اشتباه بوده است، یا نقصی داشته است و سعی میکنید آن را اصلاح کنید.»
باید تفاوت سلیقهها را بپذیریم
ملک حسینی درباره کتاب «اثر مرکب» که در گزارش ما هم بهعنوان یکی از پرفروشها قرار گرفته است، توضیح میدهد: «یکی از پرفروشترین کتابهای ما اثر مرکب است که هم نشاندهنده تغییر سلایق مخاطبان است و هم تغییر در انتخاب ما. این کتاب میگوید که اگر تا ۱۵ – ۲۰ سال پیش میگفتند فقط امید داشته باش تا همهچیز خوب شود، الان دیگر این امکانپذیر نیست. یعنی اصلاح و تغییر اتفاق افتاده است و ما هم با توجه به تغییرات جهان این موارد را در نظر میگیریم.»
مدیر تجارت الکترونیک انتشارات نسل نواندیش درباره نقدهای منفیای که به کتابهای موفقیت میشود هم اینطور پاسخ میدهد: «برای نمونه ما در حوزه روابط زناشویی کتابهای باربارا دی آنجلیس را داریم که هرچند مربوط به ۱۵ سال پیش هستند، از گذشته تا به امروز چیزی جز بازخورد رضایتمندانه از این کتابها، از مخاطب ندیدهایم. مردم این کتابها را همیشه خواستهاند و برایشان کاربرد دارد. ما کتابهایی در زمینههای مختلف تولید میکنیم و این مخاطب است که تشخیص میدهد کدام کتاب برای او مفیدتر است و برای شخص او با اهمیت نیست. بعضی از کتابها هستند که ممکن است با خواندن حتی یک جمله از آنها زندگی شخصی متحول شود. واقعیت این است که ما کتابهایی گوناگون و با موضوعات متنوع چاپ میکنیم، چراکه سلایق انسانها متنوع است. این نقدها غالبا از طرف افرادی است که سبک خود را پیدا کردهاند و بهسختی میپذیرند که سلایق متفاوت و نقطه مقابل سلیقه آنها هم وجود دارد.»
الگوی مخاطب ایرانی همسو با پرفروشهای آمازون و جهان
او درباره ذائقه کنونی مخاطب ایرانی هم به ایبنا میگوید: «واقعیت این است که اگر من بخواهم الگوی مخاطب ایرانی را توضیح دهم، شما باید همان الگوی کتابهای پرفروش آمازون را دنبال کنید. یعنی تفاوت زیادی وجود ندارد و ممکن است فقط در بعضی موضوعات متفاوت باشد، اما در این حوزه الگو مطابق آمازون است و مثلاً از ۵ تا ۶ سال پیش که بحث استارتآپها بیشتر مطرح شده است، اقبال بهسمت کتب مدیریت و استراتژی که فضای استارتآپی دارند، بیشتر شده است و اثر مرکب هم چون بهنوعی تلفیقی از مباحث سنتی و مدرن یعنی مدیریتی و استارتآپی دارد، اکثر قشرها طرفدار آن هستند.
این نکته را هم اضافه کنم که در گذشته، یعنی حدوداً تا اواخر دهه ۱۳۶۰ یا اوایل دهه ۱۳۷۰ چون تکنولوژی تا این حد پیشرفت نکرده و فراگیر نشده بود، کتاب خواندن اصلیترین راه آگاهی و همچنین سرگرمی بود، اما امروزه دسترسی به منابع و تنوع بسیار زیاد شده است و از طریق ویدئو، جستوجوی آنلاین و موارد دیگر یادگیری صورت میگیرد و الان مخاطبی که کتاب را میخرد، کسی است که به آن احتیاج دارد و دیگر کسی از روی تفنن سراغ کتاب نمیرود. در دو سال گذشته هم از لحاظ شرایط اقتصادی و قیمت دلار، بازار نشر در وضعیت بدی قرار گرفته است و همهگیری ویروس کرونا و برگزار نشدن نمایشگاه کتاب نیز اوضاع بازار نشر را بهمراتب وخیمتر کرده است.»
شهریور ماه ۱۳۹۸، یک آگهی برای نمایشگاه عکاسی از ایران در پرتغال در یک گروه گردشگری توجهم را به خود جلب کرد. این آگهی درخواست ارسال عکس با مسافران و توریستهایی که به ایران مراجعه میکنند را داشت. هدف برگزاری نمایش دادن شادی و حس واقعی توریستها از مهماننوازی ایرانیان بود. به حساب کاربری اینستاگرام ژوآ، مدیر نمایشگاه رفتم و با هم صحبت کردیم. متوجه جذابیت ایده شدم اما ژوآ با فضای ایران و تبلیغات و بازاریابی در این کشور آشنایی نداشت. صرفا با یک اینستاگرام تصمیم داشت همه برنامه را پیش ببرد. بدین ترتیب عکسهایی که از تورهای خودم داشتم را برای او فرستادم و تصمیم گرفتیم به او پیشنهاد همکاری بدهم که با استقبال ژوآ مواجه شد. سه روز زمان صرف تحقیق و بررسی برای نوشتن برنامه اجرایی کردم.
در تصویر بالا برنامه اجرایی برای تبلیغات و جذب عکس از ایران، با هدف شرکت در یک نمایشگاه بیناللملی را ملاحضه میکنید. به کمک علی آجودانیان عزیز، مدیر ویرگول، وبسایت فارسی ژوآ به آدرس https://fa.imagenario.net بر بستر ویرگول راهاندازی شد. دلیل اصلی انتخاب ویرگول هم سادگی در راهاندازی بود. نه هزینه لازم برای طراحی یک وبسایت جدید و کاملا را داشتیم نه زمان و نه انگیزه. در مدت فعالیت و تبلیغات هم وبسایت بازدید خیلی خوبی گرفت.
برای ویدئوهای مورد نیاز هم به سرعت زیرنویس فارسی قرار داده میشد و در بستر آپارات و دیگر سرویسهای ویدئویی منتشر میکردیم. فکر میکنم ایده ساخت پرچم ایران از عکسهای مسافران و ایرانیان هم در طول دریافت تصاویر به ذهن ژوآ رسید. تقریبا نزدیک به ۳۰۰ عکس خوب و با کیفیت به نمایشگاه عکاسی ارسال شد.
در طول اجرا و با مطرح شدن بیشتر خبر نمایشگاه عکاسی، دوستان و علاقهمندان و فعالان صنعت گردشگری ایران هم به تبلیغات کمک بسیاری کردند. از دوستان عزیزم در مجموعه TAP Persia، آقایان هادی ناجی، رسول ذبیحی و امیر حمیدفر و سرکار خانم فاطمه خلیلی کمال تشکر را دارم که در امر اطلاع رسانی کمک شایانی به ما کردند.
این تجربه هم یکی از تجربههای بینالمللی من بود. هم به یاد داد چگونه با مهارتها و کلاسهای جهانی کار کرده و هم اینکه از ظرفیتهای موجود در ایران برای یک حرکت بینالمللی استفاده کنم. در ادامه از شما دعوت میکنم نظر ژوآ را در خصوص این همکاری بخوانید:
متن انگلیسی
EN – In August 2019, I held in Portugal a photographic exhibition showing my remarkable trip to Iran. More than showing my professional portfolio, the aim for this exhibition was to spread a positive message regarding many misconceptions about this country. I could not have found a better partner to bring this idea to life.
From the very first moment, Abbas brought his sympathy, honesty and knowledge to this project. He not only contributed with some of his personal photos, but also used his online marketing skills to reach larger audiences and involve local community.
He was a major key to create one printed flag composed by more than two hundred pictures of happy travelers in Iran, a symbol of local hospitality and kindness.
The exhibition was a huge success and I will be forever thankful to Abbas for his friendship, trustworthy personality and permanent professional approach.
در آگوست ۲۰۱۹، در کشور پرتغال یک نمایشگاه عکاسی برگزار کردم که سفر جالبم به ایران را نشان میداد. هدف از این نمایشگاه بیشتر از آنکه حرفهام را نشان دهد، نمایش پیام مثبت در مورد بسیاری از سو برداشتهایم در مورد این کشور بود. هرگز نمیتوانستم همراهی بهتر او پیدا کنم تا این ایده را به اجرا بگذارم.
از همان لحظه اول، عباس همدلانه و صادقانه اطلاعات خودش را برای اجرای این پروژه در اختیارم گذاشت. او نه تنها برخی از تصاویر شخصی خودش [تصاویر تورها] را در اختیارم گذاشت بلکه از مهارتهای بازاریابی آنلاین خود برای جذب مخاطبین بیشتر و جذب گروههای محلی [گروههای گردشگری] استفاده کرد.
او عامل اصلی و مهم در خلق پرچم چاپ شده از بیش از ۲۰۰ عکس از مسافران خوشحال در ایران بود و این پرچم نماد مهماننوازی و مهربانی ایرانیان است.
نمایشگاه موفقیت بزرگی شد و همین همیشه بابت دوستی، شخصیت ارزشمند و رویکرد کارشناسانه [تخصصی] عباس از او سپاسگزارم.
ژوآ پدرو پینتو
ویدئو معرفی پرچم
در این ویدئو از تصاویر ارسالی برای ساخت یک پرچم ایران استفاده شده است.
اگر شما هم مثل من به اقتصاد علاقهمند هستید و شاید روزی در این زمینه تحصیل کنید و حتی شاید بخواهید ادامه مسیر زندگیتون رو در راه اقتصاد بگذارید، و همچنین میخواهید در زمینههای مختلف اقتصادی مثل تورم، بودجه، خصوصیسازی و دیگر موارد از اساتید دانشگاه و متخصصین این زمینه، اطلاعات کسب کنید و نه مهمانان و کارشناسان اقتصادی برنامههای تلویزیونی داخلی و خارجی، پیشنهاد میکنم پادکست سکه رو از دست ندید.
این پادکست به همت مهدی ناجی و گروهی از دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، راهاندازی شده است و در زمینههای مختلف اقتصادی به مصاحبه با متخصصان میپردازد. مهدی ناجی تلاش میکند تا مفاهیم و واژههای تخصصی اقتصادی که در این برنامه بیان میشود را سادهسازی کرده و مخاطبین خود را صرفا متخصصان اقتصاد نمیبیند.
به نظر من یکی جذابترین قسمت این پادکست سکه، گفتگو با دکتر علی سعدوندی در خصوص تورم است. اینکه قیمت حاملهای انرژی مثل بنزین و گرانفروشی تاثیری در ایجاد تورم ندارند بلکه دلیل اصلی تورم سیستمهای مالی و بانکداری و موارد دیگر است. یا در قسمت دیگری با موضوع خصوصی سازی با دوست عزیزم دکتر مرتضی کاظمی صحبت میکنند. مرتضی چند سالیست به صورت تخصصی در زمینه خصوصیسازی تحقیق میکند و یادداشتهای ایشون به جد ذهن شما را نسبت به خصوصیسازی باز میکند.
جا داره تشکر ویژه کنم از مهدی ناجی و عوامل تولید این پادکست. تیم اجرایی: ایمان اسلامپناه، مبین گودرزی، بهداد گیلزادکهن، محمدعلی مردان، علی ملکمحمدی
پیش از دعوت به شنیدن پادکست سکه از شما دعوت میکنم پاراگراف پایین در خصوص اثر دانینگ کروگر را مطالعه کنید.
اثر دانینگ کروگر چیست؟
بدون شک برای هر کسی این اثر رخ میدهد. زمانی که شما با یک موضوع و مبحث جدید آشنا میشوید، حس دانایی و علم و غرور میکنید و با اطرافیان به گونهای صحبت میکنید که گویی چند سالیست زندگی خود را وقف این موضوع نمودهاید. برای مثال همین موضوع اقتصاد. اگر به تسلط اساتید این پادکست دقت کنید متوجه میشوید زندگی خود را در این مسیر گذراندهاند. حال چون منی که چند سالیست وارد مباحث اقتصادی شده است، بعد از شنیدن این پادکست احساس غرور کرده و حس میکند تمام مباحث اقتصادی را میداند! اگر شما به تازگی وارد این مباحث شدهاید و تصمیم به شنیدن این پادکست دارید دقت کنید در مرحله «بیچاره و مغرور» این نمودار قرار دارید.
بدین ترتیب اگر اشتیاق خود را به اقتصاد یا هر موضوعی دیگر ادامه دهید، دچار یک اضطراب کوچک میشوید. در این مرحله یا رها میکنید یا با انگیزه ادامه میدهید. در نتیجه پس از سالها تحقیق و بررسی، ماهر میشوید و متخصص و به آگاهی میرسید. [اطلاعات بیشتر در ویکی پدیا]
پادکست سکه را از کجا بشنویم؟
پادکست سکه را میتوانید با جستجوی Sekke در تمامی پلتفرمهای پادکست پیدا کرده و بشنوید. پیشنهاد میکنم اینستاگرام این پادکست رو هم دنبال کنید. sekke_podcast@