روزنوشته‌ها

لبخند – شرم روز اول به نگاه مستت ♫

ابراهیم منصفی - مهدی ساکی

مهدی ساکی و ماجرای آهنگ لبخند از ابراهیم منصفی…

شب عید فطر سال ۱۳۹۴ میهمان برنامه خندوانه هنرمند جنوبی و آبادانی حمید فرخ‌نژاد بودند. ایشون به درخواست جناب‌خان جنوبی خوندن: شرم روز اول منه به نگاه مستت …
این موسیقی انقدر در من تاثیر گذاشت که سریع به حال و هوا و گرمای خوزستان رفتم. اما در همین بین یاد یک فیلم هم افتادم!
تقریبا سال ۱۳۸۷ فیلم روز سوم رو دیدم. لحظه‌ای که رسول برادر رضا و سمیره با چند تیر یک تانک عراقی زخمی می‌شود و پس از انتقال او به بیمارستان جان به جهان آفرین تسلیم می‌کند یک صدای گرم و غمگین به گوش می‌رسد:‌ شرم روز اول منه به نگاه مستت…

mehdi-saki---roz-sevom
مهدی ساکی در فیلم روز سوم

همین احساس باعث شد کنجکاوی در پیدا کردن این شباهت به سراغم بیاد و از اینترنت و گوگل یاری بگیرم برای پیدا کردن ماجرا!

در نوروز سال ۱۳۶۰ شاعر و خنیاگر و نویسنده هرمزگانی، به نام ابراهیم منصفی شعر لبخند را سرودند. این شعر به زیبایی تمام در عین ناراحتی یک لبخند شاد به همراه خود دارد. پارادوکسی که گویی با صدای گرم و دل‌نشین مردم جنوب ایران و به خصوص بندر همراه است. تونستم از وبسایت این شاعر بزرگوار صدای ایشان را پیدا کنم و بشنوم. اما این صدایی نبود که من در روز سوم شنیده بودم و شعرش گویی تفاوت داشت!

خوشا فَصلی کِه دور از غم
هَمَه کَه شُنَه وا شُنَه
دَست وا دَست، سایَه وا سایَه
شارَفتَه خُنَه وا خُنَه

بُدُو پیشُم بُدُو پیشُم
بُدُو اِی نوشُم و نیشُم
بُدُو اِی آخرین عشقُم
دوادار دل ریشُم

خَزُن زَرد ایسالُن نُوبَتی تَمُنِن
بَهار از راه اَرسیدِن زندِگی چه جُنِن

بیاین وا هَم بَشیم یاور
هَمَه هَمراه و هَم باور
دِلُن راه شُبَشِه وا هَم
جُدا نَبُوتْ دِل از دِلبَر

خَزُنِ زَرد ایسالُن نُوبَتی تَمُنِن
بَهار از راه اَرسیدِن زندِگی چِه جُنِن

اما برگردیم به شعری که اولین بار شنیدم. با جستجوی زیاد متوجه شدم این قطعه رو آقای مهدی ساکی همراه با گروه خود ایشان، کماکان، اجرا نموده‌اند.

باز برگشتم به روز سوم. همون صدای گرم و دل‌نشینی که می‌خواستم. همون قطعه عربی که گویی معنای آن با ما به خوبی آشنا بود.

اذا خلیتنی وحدی اذوب انه اعلی فرگاک
اذا خلیتنی وحدی ابچی ابچی اعلی طرواک…

اگه تنهام بذاری از فراقت ذوب میشم
اگه تنهام بذاری گریه‌م به یادت در میاد…

بعله خودش بود. همونی که منو به رویا برد. واقعا خزان زرد این سال‌ها بالاخره تموم می‌شه و با بهاری که برای زندگی می‌رسه ما به آرامش می‌رسیم.

هنوز هم یه خورده شک داشتم که آیا اون صدای فیلم روز سوم مهدی ساکی هست یا نه! بر حسب اتفاق یک ویدئو پیدا کردم.

ببینید: مهدی ساکی و اجرای لبخند

درسته همون رئوف بود. همون که کمرش خم بود و یک بلبل بر روی شانه داشت.

مهدی ساکی (که شاید نسبت فامیلی دوری با من داشته باشه!) پس از سال‌ها این قطعه رو تونست خیلی خوب به ایرانیان نشون بده. آفرین به این صبر و پشتکار.

بشنوید:

قطعه لبخند با اجرای ابراهیم منصفی | دانلود


قطعه لبخند با اجرای مهدی ساکی و گروه کماکان
| دانلود

بخرید: گروه کماکان در اردی‌بهشت امسال از اولین آلبوم رسمی خود رونمایی کردند. این آلبوم رو می‌تونید از سایت‌های مختلفی خریداری کنید. خواهش می‌کنم نسخه کپی دانلود نکنید و از همین جوانان و هنرمندان کشور حمایت کنید.

جلد آلبوم کماکان از مهدی ساکی
جلد آلبوم کماکان از مهدی ساکی

اما یک بیت دیگه حمید فرخ‌نژاد خوند که نتونستم اونو پیدا کنم هیچ‌جا:

اگر بی یار بینم منه، به پهلویی هنینم
اگر ای یار نینم منه، سر راحت‌شه گیرم

ᴥᴥᴥᴥᴥᴥᴥ

با تشکر از وبسایت رامی – صفحه فیسبوک گروه کماکان و جناب‌خان!

فهرست موسیقی جنوب، دریا و بندر را در SoundCloud و آلبوم آوای پدر را بشنوید.

تاس‌های شانس!

تاس های شانس

تاس انداختن چقدر در زندگی شما تاثیر داره؟ چقدر تصمیمات خودتون رو به شانس و تاس بازی موکول می‌کنید؟

حتما شما در زندگی‌تون برای یک‌بار هم که شده بازی‌هایی چون منچ، مار و پله، تخته نرد و … رو بازی کردید. معیار فعالیت در این بازی‌ها اعدادیست که یک مکعب به نام تاس به شما نشون می‌ده. سوال اینجاست آیا اعدادی که ابعاد تاس به شما نشون می‌ده به شانس شما بستگی داره؟

یک فضای کاملا عادلانه و با حداقل استکاک در نظر بگیرید. یک مکعب که دارای ۶ سطح هست رو روی هوا پرتاپ می‌کنید و پس از چند لحظه یکی از سطح‌های اون مکعب به شما نشون داده می‌شه. یا یک هست یا شیش! اما به این مساله نگاه کنید برای تاس چه فرقی می‌کنه کدوم سطحش رو نشون بده؟ در واقع اگر از زاویه‌ای دیگه به این مساله نگاه کنید رسالت مکعب اینه که وقتی روی یک سطح ساف قرار می‌گیره یک سطحش که رو به زمین هست از دید ما پنهان بشه و سطح مخالفش رو به ما نشون بده. برای مکعب هیچ فرقی نمی‌کنه کدوم سطحش نمایان شده بلکه این ما انسان‌ها هستیم که تعریف و عددگذاری سطوح معکب به ااون ارزش می‌دیم و نامش رو تاس میگذاریم!

در واقع چیزها به خودی خود هیچ معنی خاصی ندارند بلکه ما هستیم که با نگامون به چیزی، اون رو تعریف و معنا می‌کنیم.

شانس کجای زندگیست؟

یا اعدادی که ابعاد تاس به شما نشون می‌ده به شانس شما بستگی داره؟ پاسخ خیر مطلق هست. هیچ چیزی وجود نداره که در تعیین اعداد تاس تاثیر گذار باشه. اما از اونجا که انسان‌ها حاضر به پذیرش مجهولات نیستند و غالبا اون رو با علامت X نشون می‌دن، نام این مجهول رو شانس نهادند.

از نگاه شما چرا انسان‌ها قادر به پذیرش مجهولات نیستند و اون رو شانس نام نهادند؟

یادداشت اینجا جهنم است، امیدها را رها کنید را مطالعه کنید.

بخشی از تاریخ آسیا در جریان جنگ دوم جهانی

نقشه شرق آسیا

تاریخ آسیا و نگاهی به شرق آن. این نقشه مربوط به سال 1939 یعنی کمتر از 100 سال پیش از منطقه شرق آسیا هست. آسیا در جغرافیای غرب از شرق افغانستان و هیمالیا آغاز میشه و تا ژاپن پیش می‌رود.

غرب آسیا

در نقشه کشور تبت، سین کیانگ، منطقه منچوری، عدم وجود کشوری به نام کره و اندونزی به خوبی دیده می‌شود. در جریان جنگ دوم جهانی کشور تبت اعلام بیطرفی کرد ولی از جانب چین مورد حمله قرار گرفت. در آن زمان دالای لاما 13 ساله بود. پیش از فتح لهاسا ژنرال‌های چینی از دالای لاما درخواست تسلیم شدن تبت و الحاق به چین را کردند. تبت دارای نخست وزیر بود و وی چند روز بعد تبت را تسلیم چین نمود. در این زمان دالای لاما فرار (تبعید) کرده و به شمال هندوستان رفت. امروزه برای هر 5 تبتی یک سرباز چینی در نظر گرفته شده است و مردم تبتی این منطقه در حال انقراض می‌باشند!

شرق آسیا

در نقطه دیگر این نقشه منطقه منچوری وجود دارد. ژاپن به عنوان قدرت اول نظامی منطقه در یک نبرد با شکست شوروی و چین منطقه منچوری را از آن خود ساخت و اعلام نمود برای رسیدن به کره باید از منچوری بگذرید. پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی منچوری بین چین و شوروی تقسیم شد و کشورهای کره شمالی و جنوبی به حمایت کمونیست و امپریالیست تشکیل شدند. امپراطور ژاپن هم زمان تسلیم شدن این کشور را پذیرفت و طبق یک توافق ژاپن از داشتن ارتش محروم گردید.

شمال آسیا

منطقه سین کیانگ که بین مغولستان و چین قرار دارد جالب توجه است! خط رسمی این منطقه فارسی بوده و دین مردمش اسلام! چین برای جلب اعتماد دولت ایران همواره از رفتار خشونیت آمیز با مردم این منطقه پرهیز نموده و در نمایشگاه‌های کتاب به صورت مداوم به دنبال نمایش فرهنگ این منطقه از کشور خود می‌باشد.

یادداشت مربوط به فرار از آلمان شرقی را نیز مطالعه کنید.

گوشی هوشمند چه استفاده‌ای دارد؟

موبایل مدت‌هاست در زندگی ما نقشی کلیدی دارد، اما آیا واقعا آنطور که به ما خدمات می‌دهد، از گوشی هوشمند استفاده می‌کنیم؟

چند وقتیه این سوال ذهنمو مشغول کرده، مردمی که گوشی هوشمند خریداری می‌کنند دقیقا چه استفاده‌ای ازش می‌کنند و آیا از امکاناتش خبر دارند؟ بارها در جاهای مختلف پیش اومده که به دوستان، آشنایان و هم قطاران می‌گم که آیا از امکانات سینک کردن اکانت تون استفاده کردید و با پاسخ اصلا مگر چنین امکانی هم وجود داره رو به رو می‌شم! وقتی از این افراد انگیزه و علت خرید این گوشی رو می‌پرسم یاد افرادی می افتم که زمانی به خاطر اینستاگرام گوشی آی‌فون می‌خریدند!

نکته جالب تر اینه که وقتی برنامه‌ها و بازی‌های نصب شده روی گوشی این دوستان رو بررسی می کنم با انبوهی از اپ‌ها روبرو می‌شم که اصلا نمی‌دونن چه کاربردی داره. حتی حاضر نیستند برنامه‌هایی که اصلا باهاش کار نمی‌کنن رو از گوشیشون پاک کنن تا فضای ذخیره‌سازی‌شون بیشتر بشه.

چرا از گوشی هوشمند کامل استفاده نمی‌شود؟

چیزی که من متوجه شدم ترس از ناشناخته‌ها و از دست دادن باعث میشه این افراد هیچوقت سراغ چیزهایی که نمی‌شناسند نروند. اگر می‌خواهید بدونید چطور باید این افراد رو تست کرد بدون اینکه بگید نحوه استفاده از این اپ رو می‌دونید اون برنامه رو باز کنید. اگر با جمله «اگه نمی‌دونی ولش کن خراب می‌شه» رو به رو شدید بدونید که اون فرد به شدت با فوبیا دست و پنجه نرم می‌کنه. بی توجهی به این مساله از جانب شما باعث می‌شه فکر کنید که طرف چقدر خنگ هست و مساله به این سادگی رو نمی‌دونه! در حالی که شما باید از زاویه دید اون فرد و با ترس از ناشناخته‌ها به این مساله نگاه بکنید. همین می‌شود که وقتی شما کلمه آموزش را گوگل می‌کنید با پیشنهاد آموزش استفاده از فیسبوک که عملا ساده‌ترین شبکه اجتماعی می‌باشد رو به رو می‌شوید!

نمونه دیگه که بخوام مثال بزنم داستان روت کردن گوشی هوشمند خودم هست. دقیقا هفت ماه ترس از این داشتم که اگر این کار رو اشتباه انجام بدم ممکنه موبایل من بسوزه! تا اینکه دوست و همکارم کیان شلیله این اطمینان رو به من داد که هیچ اتفاقی برای موبایل نمی‌افته و بعد من تونستم نحوه روت کردن گوشی هوشمند رو یاد بگیرم. کسانی که این کار رو بارها انجام دادن و می‌گن حالا انگار چیکار کردی، کافیه بار اولی که روت کردن رو به خاطر بیارند 🙂

اگر شما هم نمونه دیگری در خصوص ترس از ناشناخته‌ها سراغ دارید اینجا بنویسید.

نکته: تصویر این متن دارای نکاتی می‌باشد. لطفا به آن توجه کنید.

لذت دریافت یک خبرنامه

در استارت‌آپ ویکند تهران، شهریور ماه 1391 وقتی زمان مطرح شدن ایده‌ها در یک دقیقه فرا رسید خانمی بالا آمدند و ایده راه اندازی وبسایتی را دادند که شما را در زمینه خرید اجناس با استفاده از تجربه خرید دیگران راهنمایی می‌کرد.

امروز، 17 بهمن 1391 این ایده به مرحله نمایش رسید و فعالیت خود را با عنوان ویکی شاپیا، لذت به اشتراک گذاری تجربیات خرید، آغاز نمود. سرکار خانم اسما کروبی مدیریت این وبسایت تلاش‌های زیادی برای هرچه بهتر به ثمر رساندن این ایده کردند. در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال دوستان اهالی وب را جمع کرده و به نظرسنجی و برین استورمینگ در خصوص این ایده دعوت کردند. این ایده تقریبا پخته شده و آماده استفاده میباشد. از شما دعوت میکنم عضو ویکی‌شاپیا شوید!

اما نکته‌ای که باعث نوشتن این متن شد خبرنامه لذت بخش و جذاب ارسال شده توسط ویکی‌شاپیا بود! مشاهده نسخه وب این خبرنامه

سرویس مورد استفاده برای ارسال این خبرنامه وبسایت MAILCHIMP بوده. این ایمیل برای کسانی که امروز در این وبسایت ثبت نام کردند ارسال شده ! لذت دریافت یک خبرنامه از وبسایتی که با اختیار خودم امروز عضو آن شدم، برایم بسیار بسیار جذاب می‌باشد. پس من کاربر برای وبسایت از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشم !

ᴥᴥᴥᴥᴥᴥᴥ

بخش دوم: فرستنده نامه

در بخش اول در خصوص اینکه مخاطب شما چه کسی باشد برای شما نتیجه بهتری خواهد داشت صحبت کردم. در این بخش به یکی از عوامل کلیدی که سبب باز شدن ایمیل شما می‌شود می‌پردازم.

فردی که از شما ایمیلی دریافت می‌کند اولین چیزی که با آن روبرو می‌شود، نام فرستنده، موضوع پیام و در برخی سرویس‌ها چون جیمیل خط اول نامه می‌باشد. این سه قسمت مهمترین عامل در بازکردن ایمیل و حتی اسپم نشدن آن ایمیل می‌باشد.

فرستنده:

بهترین روش برای انتخاب عنوان فرستنده، نوشتن آن به زبان خود ایمیل می‌باشد. اگر محتوای ایمیل شما فارسی می‌باشد و مخاطبان شما فارس‌زبان، بهترین روش برای انتخاب عنوان نوشتن نامتان به زبان فارسی می‌باشد. این روش احساس اعتماد بیشتری برای گیرنده نامه ایجاد می‌‌کند و سبب می‌شود در میان انبوهی از ایمیل‌ها پیام شما را سریعتر ببیند! تعداد واژگان مناسب برای فرستنده 3 تا 4 واژه می‌باشد.  واژگان بیشتر در بعضی از سرویس‌ها به چشم نمی‌آیند و ممکن است با نقطه چین روبرو شوند. مثال: سازمان ملی گفتگو و …

انتخاب ایمیل مناسب برای فرستنده نامه نیز بسیار مهم می‌باشد. در قسمت‌های بعدی در خصوص سرور فرستنده صحبت‌هایی میکنیم اما اگر مخاطبین ایمیل شما از فرد شما انتظار یک ایمیل صمیمی و دوستانه دارند بهتر است با ایمیلی که همیشه با آنها در ارتباط هستید پیامتان را بفرستید (ایمیل شخصیتان در جیمیل یا یاهو یا …) و اما اگر نامه رسمی می‌باشد و از طرف سازمان ارسال می‌گردد استفاده از ایمیل info@site.com یا newsletter@site.com پیشنهاد می‌گردد. علت اصلی این کار قرار گرفتن دامنه شما در زمره فرستندگان ایمیل دارای امتیاز بالا در سرویس‌های جیمیل، یاهو و … می‌باشد. به شرطی که دریافت کنندگان از آن ایمیل استقبال کنند.

موضوع ایمیل:

سرویس‌های دریافت کننده ایمیل بیشتر از فرد صاحب ایمیل به این قسمت حساس هستند. به پوشه اسپم یا جانک خود نگاهی بیندازید. سرویس‌های گیرنده نامه به کلماتی چون رایگان، هدیه، $ و برنده شدن بسیار حساس می‌باشند و آنها را اسپم می‌کنند. اما اگر سرور شما قدرت‌مند باشد و دامنه شما دارای اعتبار خوبی نزد سرویس‌های گیرنده نامه داشته باشند مساله مهم جذاب بودن یا نبودن برای کاربر است.

نمونه چند عنوانی که بین 60 تا 80 درصد باز می‌شود و وجه خوبی برای شما ایجاد می‌کنند :

  1. خبرنامه اجناس جدید شرکت فلان
  2. تکمیل محصول فلان شرکت فلان – تاریخ بیست بهمن
  3. خبرنامه شرکت فلان – تاریخ بیست بهمن
  4. خبرنامه شرکت فلان برای آقای علی محمدی – تاریخ بیست بهمن
  5. دعوت نامه عضویت در شرکت فلان
  6. دعوت نامه ویژه شرکت در همایش نخبگان فلان
  7. تبریک ویژه نوروزی و تخفیفات شرکت فلان
  8. اخبار وبسایت فلان، نسخه چهارم
  9. راهنمای خرید مانیتور!

در اینجا نمونه موضوعاتی را مشاهده می‌کنید که یا کاربر روی آنها کلیک نمی کند و اسپم احساسشان می‌کند و یا بعد از باز کردن علاقه‌ای به آن ندارد چرا که موضوع ایمیل وجه کاری شما را زیر سوال برده است:

  1. ولنتاین، کادوهای ویژه برای شما
  2. آیا به مشاوران ویژه‌ای برای شرکتتان نیاز دارید؟
  3. تا عید چربی‌هایتان را آب کنید!
  4. بهترین و سریعترین روش دوست یابی
  5. فروش ویژه انگشتر روز عشق !
  6. هدیه ویژه برای شما

در نظر داشته باشید برای موضوعات فارسی و انگلیسی این حالت تا حدودی تفاوت دارد. مثلا در موضوعات انگلیسی کاربران بیشتر به دنبال راهنمایی هستند و رایگان و هدیه را اسپم تلقی می‌کنند. اما برای موضوعات فارسی نوشتن نام فرد مورد نظر و مشاوره دادن به وی بیشتر برای کاربران جذاب می‌باشد و وجه بدی از شما در خاطر وی به جا نمی‌گذارد.

راهنمای انتخاب موضوع مناسبت برای ارسال ایمیل در بخش پشتیبانی سایت mailchimp

خط اول:

 همانطور که گفته شد در بعضی سرویس‌ها چون جیمیل خط اول نامه نمایش دادن می‌شود و برای کاربر و حتی سرویس ارائه دهنده خدمات پست الکترونیک مورد توجه می‌باشد. به هیچ عنوان به هیچ عنوان در این قسمت ننویسید اگر spam می‌شود روی no spam کلیک کنید. این خود عاملی برای اسپم تلقی شدن ایمیل شما می‌باشد. بهتر است در این یک خط خلاصه شرکت و یا محتوای ایمیل را بنویسید.

اگر شما تجربه ارسال خبرنامه را داشته‌اید و یا در انتخاب مناسب برای هر یک از این سه مورد با مشکل برخورد کرده‌اید، خوشحال می‌شویم پیام داده و یا نظرتان را ارسال کنید.

احترام به خالق اثر و رعایت کپی‌رایت

فروغ فرخزاد اثر سحر رضوی

کپی رایت یا رعایت حق نشر چرا مهم است؟ اگر همه افراد به این مهم توجه کنند، جامعه با انگیزه و اطمینان به سمت تحول پیش می‌رود.

چند بار برای شما پیش اومده که برای تحقیق، پست یک وبلاگ و … بخواهید از یک عکس استفاده کنید. در گوگل موضوع مورد نظرتون رو سرچ کنید و یک عکس یا تصویر رو بردارید و استفاده کنید و پایان! آیا به حق نشر و کپی رایت اون اثر توجه کردید؟

از یک خاطره جالب شروع می‌کنم.

تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۰، یک ایمیل برای من اومد بدین شرح :

Dear Abbas
I am a Brazilian designer. I  would like to know if you wonderful Iranian Brushes Flower & Bird  it is available for commercial use. I am developing some designs for handmade ceramics, not many pieces

Many many thanks


Silvia Campos

ترجمه:

عباس عزیز

من یک طراح برزیلی هستم. من میخواستم بدونم آیا اجازه استفاده تجاری از براش گل و مرغ شما را دارم؟ چرا که در حال طراحی و توسعه چند طرح می‌باشم.

خیلی خیلی ممنون.

سیلویا کامپوس

خیلی خنده داره! خنده تمسخر نه، خنده از روی جالب بودن.  زمانی من براش گل و مرغ ایرانی را در سایت دوینت‌آرت منتشر کردم و کپی رایت آن را ممنوعیت برای استفاده تجاری اعلام کردم.بعد جناب سیلویا کامپوس برزیلی از این براش خوششون می‌آد و تصمیم به استفاده از اون میگیرن و متوجه میشن پولی که در میارن حروم میشه! به خاطر پیام ایشون من کپی رایت این براش رو عوض کردم و اجازه استفاده تجاری به طراحانی که از این براش در ساختن آثارشون استفاده می‌کردند رو دادم. ایشون هم لطف کردن و در وبلاگشون با ذکر نام بنده آثارشون رو منتشر کردند.

برای هر طراحی حداقل شاید یک بار پیش اومده باشه که اثرش بدون اجازه گرفتن ازش در جایی منتشر بشه و حتی نامی هم ازش برده نشه ! این افراد دو تصور دارند:

  1. چطوری بگردیم طراحش رو پیدا کنیم حالا!
  2. اینجا ایرانه و کپی رایت نداریم اصلا !

چطوری بگردیم طراحش رو پیدا کنیم حالا؟

اگر اثری که پیدا کردید یک تصویر بود می‌تونید در بخش جستجوی تصویری گوگل روی دوربین عکاسی (جستجوی تصویری گوگل) کلیک کنید و لینک تصویر پیدا شده رو قرار بدید یا اون رو آپلود کنید. در بین نتایج جستجو حداقل یک مورد پیدا میشود که به نام طراح اشاره شده باشد.

توجه: تصاویری که در فیسبوک منتشر میکنید در نتایج موتورهای جستجو ظاهر نمیشوند. یعنی اگر شما آثارتان را برای اولین بار در فیسبوک منتشر کنید، نه تنها نمی‌توانید کپی رایتی برای آن مشخص نمایید بلکه هیچ کس جز دوستانتان و جامعه فیسبوک نمی‌تواند اثرتان را پیدا کند!

اینجا ایرانه و کپی رایت نداریم اصلا !

در روز دوشنبه سوم آذرماه سال 1348 مجلس سنای ایران اقدام به تصویب قانون حمایت از حقوق موئلفان، مصنفان و هنرمندان نمود به دنبال آن مجلس شورای ملی در روز پنجشنبه 11 دی 1348 اقدام به تصویب آن نمود. سند

رعایت کردن یا نکردن این قانون به شرافت فرد مورد استفاده بستگی دارد!  اما گاهی پیش می‌آید که عوامل بیرونی چون تحریم‌ها جلوی رعایت این قانون را میگیرند که در این بحث نمی‌گنجد و مهم ذکر نام طراح اثر می‌باشد.

در تصویر بالا پرتره نقاشی شده فروغ فرخزاد اثر خانم سحر رضوی را مشاهده می‌کنید که به تازگی در نماهنگ «نگاه» از «جاستینا» بدون کسب اجازه از ایشان مورد استفاده قرار گرفته است.

خبرنامه شماره یک ارسال شد

خبرنامه شماره یک وبلاگ من، دیروز ساعت 9 صبح برای 273 نفر از کسانی که در لیست مخاطبین جیمیل من وجود داشتند ارسال شد. مشاهده این خبرنامه

همونطور که اطلاع دارید هر ایمیلی که برای فردی ارسال کنید باعث می‌شه اون فرد در لیست مخاطبین شما قرار گیرد. از ین رو به بخش مخاطبین جیمیلم که نوعی دفترتلفن آنلاین می‌باشد مراجعه کردم و از میان 762 ایمیلی که وجود داشت 273 نفر انتخاب شدند که فقط 40 نفر از آنها برای من به صورت کامل ناشناس بودند!

گزارش خبرنامه اول

از دو سال پیش که مطالعه و فعالیت خودم رو در زمینه ایمیل مارکتینگ و ارسال خبرنامه دوره‌ای آغاز کردم تصمیم داشتم وقتی وبلاگم رو تاسیس می‌کنم برای دوستانم خبرنامه خاص و ویژه با استایلی که دوست دارم ارسال کنم.

آماری که از ارسال خبرنامه اول بدست اومد برام جالب بود. از میان تمام 273 نفر، تعداد 238 ایمیل به سلامت به دست گیرنده رسید و تعداد 35 نفر دارای مشکل (ایمیل خراب) تشخیص داده شد و 7 نفر از این افراد لغو عضویت در خبرنامه کردند.

در خبرنامه ذکر شده که اگر تمایلی به دریافت این ایمیل ندارید لطفا لغو عضویت کنید. بنده این حق رو کاملا به مخاطبم می‌دم که هر زمان احساس کرد علاقه‌ای به مطالب نداره، از دنبال کردن اون‌ها دست برداره و این به من درس می‌ده که مخاطب تو چه کسانی هستند و چطور باید براشون مطلب ارسال کنی!

در هر صورت خبرنامه اول ارسال شد و از پاسخ‌ها و پیام تبریک‌هایی که دوستان عزیزم برام ارسال کردند کمال تشکر رو دارم.

کسانی که تمایل دارند این خبرنامه که شامل مطالب وبلاگ، تصاویر فوتوبلاگ، لینک‌های هفته و معرفی وبسایت می‌باشد براشون ارسال بشه در سمت چپ در بخش خبرنامه ایمیلشون رو وارد کنند و فرایند ثبت‌نام که تایید ایمیل می‌باشد رو طی کنند.

ᴥᴥᴥᴥᴥᴥᴥ

از این پس تصمیم دارم هر هفته یکی از مباحث اصلی ارسال خبرنامه شخصی و نکاتی که در ارسال آن باید رعایت بشه رو بنویسم.

بخش اول: دیتابیس و مخاطبین خبرنامه

خیلی از افراد رو دیدم که برمیگردن بهم می‌گن من دیتابیس 50 هزار ایمیل رو بهت می‌دم تا فردا برای این افراد این محصول ایمیل بشه !

وقتی ازشون سوال می‌کنم این دیتا بیس رو از کجا تهیه کردید، پاسخ می‌دن یکی از بچه‌ها سی دی ایمیل ملت رو برام آورد. بهشون می‌گم شما هر ایمیل رو 10 تومن هم حساب کنید (هزینه برق مصرفی مثلا) باید 500 هزار تومن خرج کنید برای کسانی که نه مخاطب شما هستند و نه می‌دونید ایمیلشون رو باز می‌کنند و از همه مهم‌تر نه می‌دونید این افراد ایرانی هستند یا نه پس چه دلیلی داره یک هزینه بیهوده برای این کار بکنید؟

تازه اگر طرف پول رو هم بده باز یک جای کار مشکل داره. اسپم شدن تمام اون ایمیل‌ها و تشخیص سرور فرستنده ایمیل شما به عنوان اسپم از سوی شرکت‌های ارائه دهنده خدمات ایمیل مثل یاهو، جیمیل و هاتمیل مایکروسافت. شاید بگید خوب از SMTP جیمیل برای ارسال ایمیل‌ها استفاده می‌کنیم. بله این هم میشه اما برای ایمیل کمتر از 500 نفر در طول 24 ساعت 1. یعنی هر 3 دقیقه یک ایمیل ارسال بشه که اگر یک سری شرط‌های اسپم نشدن در آنها رعایت نشده باشه، ایمیل ارسالی شما باز به پوشه هرزمیل گیرنده ارسال می‌شه. حالا حساب کنید برای تعداد 50 هزار ایمیل باید زمانی بیش از 49 روز زمان صرف بشه تا تمام ایمیل‌ها با رعایت تمام نکات مربوطه ارسال بشه و به پوشه اینباکس گیرنده برسه!!

من به شخصه ترجیح می‌دم برای از میان ایمیل 1000 نفر برای صد نفری ایمیل ارسال کنم که اسمشون رو بدونم و حتی پیشتر بهشون ایمیل ارسال کرده باشم.

اما نکات مهمی که باید برای جمع آوری دیتابیس رعایت کنید.

فنی

  • حداقل یکبار به شما ایمیل ارسال کرده باشد و یا شما برای وی ایمیلی ارسال کرده باشید و پاسخی به آن داده شده باشد.

اخلاقی

  • فرد گیرنده نامه حداقل یک بار نام شما و برند شما را دیده باشد و با شما آشنا باشد.
  • فرد گیرنده خود و از روی اختیار ایمیلش را به شما داده باشد.
  • در رعایت امانت خیانت نکنید و ایمیل وی همیشه نزد شما محفوظ بماند چراکه سرمایه شما می‌باشد!

در قسمت‌های بعدی در خصوص راه‌کارهای جلوگیری از اسپم شدن ایمیل ارسالی توسط سرویس گیرنده ایمیل، توضیحاتی خواهم داد.

ᴥ پیشنهاد می‌کنم مقاله سلام من ایمیل آدرسم را عوض کردم و را مطالعه نمایید.

بخش دوم مقالات مربوط به خبرنامه: مشخصات فرستنده نامه

برنامه ریزی و آن تایم بودن، نه آن تایم شدن !

برنامه ریزی و آن تایم شدن

برنامه ریزی برای کنترل زمان و مدیریت آن یک چالش جدی برای زندگی امروز است.

بعضی آدما هستن توی زندگیشون هر هفته برای هفته بعدشون برنامه ریزی می‌کنن و تصمیماتی می‌گیرند که برای انجامشون از هیچ کاری دریغ نمی‌کنن. برای نمونه شما تصمیم میگیرید در روز یک‌شنبه به این جلسه برید و در روز سه‌شنبه اون پروژه رو تحویل بدید.

همه چیز خوب پیش می‌ره تا اینکه یک عامل خارجی سبب می‌شه شما نتونید اون برنامه‌ای که داشتید رو به خوبی پیش ببرید. گاهی اوقات ممکنه آدم خودش به این نتیجه برسه که باید این کار عقب بیفته و دلیل براش می‌آره، اما در مواقع‌ای که دیگری عامل هست دو حالت پیش می‌آد. حالت اول اینه که راحت می‌تونید اون عامل رو از خودشون دور کنید به شرطی که موقعیت دیگری از شما رو در خطر نندازه.

اما حالت دوم اینکه که عامل خارجی که باعث رخداد این اتفاق شده و نگذاشته برنامه شما به خوبی پیش بره، به نوعی موقعیت تورو به خطر بندازه و احساس کنی هیچ راهی دیگه جز قبول اون نداری!

در این حالت، این آدم از درون احساس انفجار می‌کنه

آرزو می‌:نه کاش الان دنیا تموم می‌شد یا اتفاقی می‌افتاد که من می‌مردم و جلوی کسی که بهش قول دادم و منتظر نشون دادن عمل به تعهدم هست، شرمنده نشم.

توی این حالت، یک آدمی مثل من به شدت کنترل خودش رو از دست می‌ده. عامل اصلیشم اینه که احساس می‌کنه کسی وارد حریم خصوصیش شده ! از یک سمت مجبوره با عامل خارجی که سبب این تداخل شده کنار بیاد و از طرف دیگه باید فردی که بهش قول داده بود رو از خودش نرنجونه و به نوعی شرمندش نشه!

خیلی سخته، خیلی سخته بتونی این وضعیت رو کنترل کنی. خودتون سعی کنید با یاد آوری یک خاطره در این موضوع جای من بگذارید. واقعا چکار می‌کردید!

یک مثال سخت می‌زنم:

شما قراره جایی استخدام بشید. تمام مراحل به خوبی پیش میره و تصمیم گرفته می‌شه از این دوشنبه سر کار بیایید. روز دوشنبه صبح در راه رفتن به محل کار ناگهان بهتون خبر می‌دن که پدرتون حالش بد شده و باید بیاید خونه که ببریمش بیمارستان. توی این حالت واقعا سردرگم می‌شید و احساس می‌کنید هر راهی رو برید یک چیز با ارزش رو از دست می‌دید.

بیشتر افراد پدرشون رو انتخاب می‌کنند مگر اینکه، مگر اینکه گزینه جایگزین وجود داشته باشه. برای نمونه همسایتون میگه من می‌برم شما نمی‌خواد برگردی. حالا حالت بدتری به وجود می‌آد به اسم عذاب وجدان که پدر واجبتر بود.

فقط می‌تونم بگم بدترین عذابی که این حالت داره سردرگمیه.

یادداشت امیدها را رها کن، اینجا جهنم است را مطالعه کنید.

برنامه ریزی به اینجا ختم نمی‌شود

خودم رو مثال می‌زنم. من آدمی هستم که وقتی بخوام یک عدد رو به خاطر بسپرم، اگر اون عدد برای من زیاد جلوه کنه بیشتر از اونچه که هست توی ذهنم ثبت می‌شه.

این عمل از نگاه دیگران دروغ گفتن به حساب می‌آد در حالی که در ذهن من اصلا دروغ ثبت نشده!

مثلا من وقتی قراری با کسی می‌‌زارم توی ذهن خودم مسافت رو 40 دقیقه در نظر می‌گیرم. به هیچ عنوان نمی‌تونم به عوامل دیگه‌ای که سبب ایجاد این تاخیر می‌شه فکر کنم و متاسفانه مسیر 40 دقیقه‌ای ذهنم به 70 دقیقه تبدیل می‌شه و خودم از این حالت به شدت ناراحت می‌شم.

تا اونجایی که خاطرم هست توی این سه سال فقط 10 بار تونستم به موقع سر قرار و وعده‌ای که داشتم برسم. بعله خیلی بده اما چکار کنم ذهن و شخصیت من نمی‌تونه با این حالت که باید سروقت برسی کنار بیاد. جالبه خودم هم خیلی از این موضوع ناراحتم و خیلی تلاش می‌کنم حلش کنم اما باز شده واسه 1 دقیقه تاخیر پیش می‌آد!

به نظرم یکی از نشانه‌های این آدما اینه که می‌گن از شنبه رژیم میگیریم!

بله، تصمیم دارم تا پیش از عید آن تایم بشم. 

پ.ن: از دوستان خواهشمندم اگر تجربه‌ای نظیر این دو مورد داشتن برای من بفرستند. شاید روش اونجا بهتر تونست به من کمک بکنه.

آینه شکستن خطاست !

امروز می‌خواستم دنبال آموزش حذف یک بخش برای کدنویسی وردپرس بگردم و توی گوگل فقط کلمه حذف رو نوشتم و با نتایج پیشنهادی جالب گوگل مواجه شدم !

دو نتیجه جستجوی حذف آهنگ پیشواز رو کنار بزاریم که کاملا منطقیه یک نفر چرا این رو می‌پرسه و پشتیبانی ضعیف اپراتورهای تلفن همراه کشور رو نشون می‌ده که کاربرانشون راحت به پاسخ نیازهاشون نمی‌رسن و همینطور نشون می‌ده هنوز آگاهی کامل در خصوص سرویسی که استفاده می‌کنند رو ندارند.

اما گزینه بعدی خبر حذف کنکور آزاد هست که نشان میده چقدر خیال جمع کثیری از پشت کنکوری‌های کشور رو راحت کرده و نیازی به خوندن برای کنکور آزاد دیگه نمی‌بینن!

و اما مهمترین گزینه جستجوی کاربران ایرانی و حتی عرب برای نحوه حذف اکانت فیس‌بوکشون بود!

به نظر من علت این سوال دو موضوع می‌تونه باشه:

  1. کسانی که می‌‌خواهند برای استخدامی در یک شرکت یا سازمان دولتی شرکت کنند و احساس می‌کنند با حذف حساب کاربری فیس‌بوکشان احساس امنیت خاطر بیشتری برای پاسخ گویی به پرسش‌]های گزینش دارند!
  2. و کسانی که عامل تمام مصیبت‌ها و عدم پیشرفت‌شان را شبکه اجتماعی فیسبوک و چرخیدن در آن می‌دانند.

روی صحبت من با افراد دسته دوم هست. این دسته مدام به خودشون نگاه می‌کنند و با گذشته خود رو مقایسه می‌کنند و می‌بینند در یک بخش از شخصیتشان پسرفت داشتند. سپس به دنبال علت اون می‌گردند و بعد از اینکه پیداش کردند سعی در نابودی آن دارند. وقتی نابود کردند بعد از مدتی دوباره به سراغش بر می‌گردند!

تنها راهی که من پیشنهاد می‌کنم به این افراد اینه که مدیریت برنامه در زندگی خود اجرا کنند و بهش پایبند باشند. تنها یک راه داره و اون هم اراده کردن هست.

با بستن اکانت کاربری فیسبوکتون فقط و فقط صورت مساله پاک می‌شه اما اگر اون اکانت به جای خودش باقی بمونه و نقشش در زندگی شما کمرنگتر بشه، نتیجه بهتری در دنیای رسانه‌]های اجتماعی امروز در بر خواهد داشت.

البته اهمیت رسانه‌های اجتماعی به خصوص فیسبوک در زندگی انسان قرن ۲۱ نادیده گرفته نشود!

یه گوشی بود یه گوشی !

یه گوشی بود یه گوشی!

یادمه عید سال 1387 بود که پدرم خیلی اصرار کرد باید موبایل بگیری. من اون موقع علاقه‌ای به تلفن همراه نداشتم و ترجیح می‌دادم با ایمیل و مسینجر کارام رو راه بندازم.

اصرارهای مداوم پدر نتیجه داد و ما یک عدد گوشی و سیم‌کارت خریدیم. روز فعال‌سازیشون شد 9 فروردین همون سال.  سال بعد همون تاریخ وبلاگ اولم رو فعال کردم.

نتیجه این شد که گوشی، سیم‌کارت 15 سال و وبلاگم با من 16 سال اختلاف سنی پیدا کردند.

و جالب اینجاست که راه‌اندازی وبلاگ جدیدم همزمان با تهیه یک گوشی جدید هست!

این پست رو ویژه برای گوشی اولم می‌نویسم. برای خاطراتی که باهاش داشتم. نام مخاطبینی که کامل جا نمی‌شد، ظرفیت 60 پیامک دریافتی و 15 پیامک ارسالی و خاطرات روزانه‌ای که توی بخش نوشتن یک پیام جدید می‌نوشتم و چون نمی‌شد جایی ذخیرش کرد بعد از پیاده شدن از اتوبوس پاک می‌شد!

به نظر من مهم نیست آدم به چیزی دل ببنده که ارزش مادی یا معنوی بالایی داشته باشه، مهم اینه تو چقدر برای اون چیز یا کس ارزش قائل هستی و بهش عشق می‌ورزی و لایق دل‌بستن می‌دونیش.

موبایل من هیچی نداشت. حتی یک سال آخر زنگ و ویبرش از کار افتاده بود و فقط با نور چراغش می‌فهمیدم کسی داره زنگ میزنه. برای همین عادت کردم همیشه کج بزارمش جلوی خودم(مثل عکسی که ازش گرفتم) . اما شارژش ماشالله بعد از 4 روز تموم می‌شد :دی

یادمه سر همین مساله به هرکی شمارمو می‌دادم می‌گفتم اگر زنگ زدید و جواب ندادم بدونید به این علت متوجه نشدم و بعد بهش تک می‌زدم. الان به این دوستانم می‌گم اگر جواب ندادم بدونید خودم حوصله جواب دادن نداشتم چون کاملا متوجه شدم! :شوخی:

منتظر نظرات شما دوستان عزیزم هستم 🙂

 

اسکرول به بالا