عباس ملک حسینی

پخش کننده بین المللی فیلم، مشاور تجارت الکترونیک

با من همراه شوید تا سوار بر زیردریایی افسانه‌ای ناتیلوس به عمق اقیانوس‌ها سفر کنیم؛ جایی که در دریای شگفتی‌ها «عطارُدوار دفترباره می‌شویم»، رازهای عجیب را کشف می‌کنیم و داستان‌هایی جذاب از دنیای ناشناخته‌ها را می‌خوانیم. مقصد ما، زیبایی‌ای است که در ژرفای شگفت‌انگیز این دنیا انتظارمان را می‌کشد.

اینجا، در عطاردوار، میزبان شما هستم. من عباس، و در این وبلاگ یادداشت‌های شخصی‌ام از زندگی، دنیای پخش فیلم‌های مستند تجارت الکترونیک را با شما به اشتراک می‌گذارم. از مقالات و مصاحبه‌ها گرفته تا تجربه‌هایی که از مواجهه با گوشه و کنار زندگی به دست آورده‌ام.

نوشتن برای من چیزی فراتر از کلمات است؛ ابزاری برای جاودانه کردن احساسات، ایده‌ها و لحظه‌ها. برای فردی که عاشق گفتگو و تبادل فکر است، چه چیزی بهتر از نوشتن و اشتراک آن در دنیای بی‌مرز اینترنت! اینجا، هم از عشق به تجربه‌ها خواهم گفت و هم از درسی که از این تجربه‌ها می‌گیرم. همه چیز برای من یک ماجراجویی است؛ چه تجربه شخصی باشد، چه مطالعه دیدگاه بزرگان.

این وبلاگ دریچه‌ای است به دنیای من و کارهایی که دوستشان دارم. از فعالیت‌های حرفه‌ای‌ام در سوزیان، تا دغدغه‌ها و علایق شخصی‌ام که در عطاردوار با شما به اشتراک می‌گذارم.

به وبلاگ عطاردوار خوش آمدید. عباس/

عباس ملک حسینی
پلیس ۱۱۰

ماجرای نجات یک سگ و تماس با پلیس ۱۱۰

ماجرا از امروز صبح شروع شد. اتوبان نواب جنوب به شمال زیر پل کمیل یک جنازه سیاه رو دیدم که فکر کردم جنازه یه سگه و الان بوی تعفن فضا رو گرفته!

رفتم نزدیکش دیدم نه، یک سگ ماده هست که می خواد وضع حمل کنه و از شدت درد نمی تونه بلند شه. دیدم هیچ جراحتی نداره و خوشحال شدم که مردم ما بهش سنگ نزدند.
نمی دونم باید چیکار کنم تماس گرفتم با شماره ناجا یا همون 110. بعد از 3 ثانیه یک خانم محترم جواب دادن و ماجرا رو براشون با ذکر این عنوان که نمی دونم باید با کجا تماس بگیرم، شرح دادم.
رفتن و از مقام بالاتر در این خصوص سوال کردند و به من جواب دادند که موضوع سگ های ولگرد به شهرداری مربوط می شه و یا با 137 تماس بگیرید یا اورژانس!
منم گفتم ببخشید پس وظیفه این شماره چیه توی مدرسه که به ما گفتند هر مساله‌ای که پیش اومد یا علی بگید و با 110 تماس بگیرید اما می بینم اینجوری نیست. جالبه به من گفتند بعله مردم برای یارانه‌ها و خیلی چیزای دیگه هم با ما تماس می گیرند!

این اولین بار نیست که با 110 تماس می گیرم و اعتمادم سلب می شه از پلیس ناجا. بار اول جونم رو نجات دادند و بهشون مدیونم. بار دوم برای سرقت تماس گرفتم که با فریاد و قطع تلفن مواجه شدم بار سوم آقای عصبانی بودند که از کمک خواهی من از پلیس شاکی شدند و گفتند به ما مربوط نیست و بار چهارم هم که خوندید چه شد.

روی نقد من به پلیس ناجا یا کلا ستادی هست که وظیفه راهنمایی مردم رو به عهده داره. واقعا اگر شماره 110 برای پاسخگویی به همه چیز نیست پس چرا توی مدارس و مهدها و دبیرستان ها انقدر با شعار پاسخ گویی به همه چیز تبلیغش می کنید؟

ماجرای سگ رو می تونین از این توییت پیگیری کنید. به شهرداری تهران گفتم امیدوارم مثل گربه هایی که عقیم کردند با این سگ برخورد نکنن!

این سگ عزیز پیدا شد – به روز رسانی – ساعت ۶ عصر ۲۵ فروردین ۱۳۹۳

سگ داستان ما بالاخره پیدا شد. خانم شیوا شریف به من اطلاع دادند که سگ رو پیدا کردند و به پناه‌گاه منطقل نمودند. ولی متاسفانه توله‌هاش رو دزدیده بودند! ایشون به من گفتند که مسئول گروه خاصی نیستند و ادامه دادند:

گروه خاصی نیست چندنفر هستیم هرکدوم در حد توانمون کمک میکنیم اما کسانی که این بار رسیدگی کردن خانم زهرا خانی و ماندانا انتظاری بودن که بردنش پناهگاه رزا که خانوم برومند مسئولیتشو به عهده دارن و توی ورامین هست.

ماجرای نجات نووا
اسم این سگ عزیز رو نووا گذاشتند.

1 در مورد “ماجرای نجات یک سگ و تماس با پلیس ۱۱۰”

  1. این داستان که با خوبی‌ها و بدی‌هاش نسبتاً ختم به خیر شده. ذکر این خاطره خالی از لطف نیست. یک روز صبح شاهد بودم که در رودخانه‌ی جلوی سفارت روسیه در محله‌ی الهیه تهران، سگی گیر افتاده بود و از ترس زوزه می‌کشید. خیلی‌ها جمع شده بودند، رفتگری هم تلاش کرد سگ را بیرون بیاورد که موفق نشد. یکی از تماشاچیان با آتش‌نشانی تماس گرفت. فردای آن روز پرسیدم و گفتند که مأمورین آتش‌نشانی آمده و سگ را بیرون آورده و بعد از این که دیدند مال هیچ‌کدام از مردمی که آنجا ایستاده‌اند نیست، با خود برده بودند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید