3 دسامبر 2020 3 دسامبر 2020 / در رسانهها / 1 دقیقه برای مطالعه
مصاحبه در زمینه کتابهای روانشناسی و موفقیت
عصر پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹، از طرف جناب آقای سیدمهدی موسوی تبار به برنامه تقاطع فرهنگ دعوت شدم. این برنامه به میزبانی جناب آقای امین خرمی از رادیو گفت و گو پخش میشود. این برنامه از زوایای مختلف به بررسی مباحث فرهنگی میپردازد.
موضوع مصاحبه من در مورد کتابهای روانشناسی و مدیریتی و دلایل پر فروش شدن آنها در دوران کرونا بود. این مبحث مهم که چه مدل کتابهای روانشناسی در بازار ایران موجودند و اینکه بازار کتابهای موفقیت و روانشناسی به چه سمتی میروند.
در این مصاحبه مهمتر از همه نگاه و تاثیری که انواع مختلف کتابهای روانشناسی عمومی بر روی مخاطبین میگذارند بیان شد.
2 دسامبر 2020 2 دسامبر 2020 / در رسانهها / 4 دقیقه برای مطالعه
کتابهای روانشناسی چه جایگاهی در صنعت نشر دارند؟ چرا استقبال از آنها در دوران کرونا افزایش پیدا کرد؟
استقبال بیشتر از کتابهای روانشناسی بهخاطر کروناست؟
دو، سه روز پیش بود که آمار کلی فروش طرح پاییزه کتاب اعلام شد و براساس آن میزان فروش کتابها نسبت به سال 97 و 98 افزایش داشته است. این افزایش خرید کتاب دلایل متعددی میتواند داشته باشد؛ از حضور پررنگ خرید غیرحضوری تا حتی وضعیت جامعه نسبت به همین روزها در سال گذشته. هرکدام از کتابفروشیها چند پیکموتوری را آماده نگه داشته بودند تا سریع و سالم، کتابهای سفارششده را به دست خریدار برسانند و خریدهای آنلاین هم شیوه دیگری از مشارکت مردم در این طرح بود. با اینکه کتابهای پرفروش اعلام نشده اما بررسیها نشان میدهد اقبال عمومی نسبت به کتابهای روانشناسی بعد از رمان و داستان بیشتر بوده است.
کتابهای روانشناسی البته پیش از کرونا هم طرفداران خودش را داشته است و هرازگاهی بعضی از این کتابها در فهرست سه کتاب پرفروش سال هم بودهاند. برخی برای کتابهای روانشناسی دستهبندیهای مختلفی لحاظ کردهاند اما میتوان این کتابها را به سه دسته کلی تقسیم کرد؛ گروه اول کتابهای تخصصی معتبری هستند که ویژه دانشجویان و استادان روانشناسیاند و حسابشان از کتابهای دیگر جداست و مخاطبان خاص خودش را دارد. کتابهای خودیار، که هم معتبر هستند و هم روانشناسها آنها را نوشتهاند.
اتفاقا زبانشان هم ساده است و طبیعتا علمی و کاربردی هم هستند. سومین دسته که خطرناک هم به شمار میروند کتابهای روانشناسی زرد هستند که تاثیرات مخربی را نصیب خوانندگانشان میکنند. در سالهای اخیر فروش دسته سوم، فرازونشیبهایی داشته است. کتابهایی که در روزگار کرونایی هم مجددا دیده شدند اما درمیان کتابهای برجسته و تخصصی، فرصت زیادی برای عرضاندام پیدا نکردند. تماس ما با خانه کتاب برای دریافت اطلاعات کتابهای پرفروش روانشناسی با وجود تلاشهایی که شد، نتیجه نداد اما برخی کتابفروشیها از فروش بالای کتابهایی با موضوع روابط فردی و خودیاری در این ایام نسبت به سالهای قبل خبر دادند.
کتابهایی که البته در حوزه ترجمه بیشتر بودند و سهم تالیفیها بین 20 تا 30 درصد بوده است. شاید بد نباشد برای تشریح وضعیت فعلی جامعه استناد کنیم به صحبتهای مصطفی تبریزی، روانشناس و عضو بازنشسته هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی که در گفتوگویی درباره دلایل استقبال از کتابهای روانشناسی گفته بود: «کارد به استخوان رسیده است و به هر دری که میزند، نتیجه نمیگیرد. روزبهروز هم اوضاع مالی و خانوادگیاش بدتر میشود و حالا در بحبوحه این سیل مشکلات به کتابهای روانشناسی پناه میآورد تا راحتتر بتواند مشکلاتش را تحمل کند. وقتی ناکامیهای اجتماعی و اقتصادی زیاد میشود و فرد نمیتواند این ناکامیها را تحمل کند، احتمال دارد افراد به این کتابهای روانشناسی تجاری متمایل شوند. وقتی فردی نمیتواند با مشکلات ساختار اجتماعی که در آن قرار گرفته است مقابله کند، گاهی به این کتابها روی میآورد تا تحمل شرایط برایش راحتتر شود.» حالا کرونا، عوارضش و اوضاع بد اقتصادی مردم را در چنین وضعیتی قرار داده که فکر میکنند کتابهای روانشناسی میتواند به تنهایی آنها کمک کند.
ناشر تخصصی چه میگوید؟
عباس ملک حسینی، مدیر تجارت الکترونیک انتشارات نسل نواندیش در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره دلایل فروش بالای کتابهای روانشناسی در طرح پاییزه میگوید: «از ابتدای امسال و با آمدن کرونا، کتابهای زناشویی فروش بالایی داشتند، مخصوصا آنهایی که درباره اصلاح روابط زناشویی و بهبود کیفیت زندگی مشترک بودند. براساس آمار منتشرشده میزان طلاق و مشکلات خانوادگی در روزهای قرنطینه و خانهنشینی بیشتر شده و خانوادهها به دلیل کمهزینهتر بودن کتاب نسبت به کالاها و راههای دیگر اصلاح روابط، به سراغ آن میروند.»
ملک حسینی همچنین درباره دلایل استقبال مجردها از کتابهای دیگر روانشناسی اضافه کرد: «در حوزه جوانان و نوجوانان و بهطور کلی مجردها، میل به موفقیتهای زودهنگام، اصلاح روابط فردی و به دست آوردن کسبوکارهای مناسب اقتصادی با درآمدهای بالا ازجمله دلایلی است که باعث رجوع آنها به کتابهای روانشناسی میشود.» این ناشر کتابهای روانشناسی درباره ذائقه مخاطبان ایرانی میگوید: «الگوی مخاطب ایرانی همان الگوی کتابهای پرفروش آمازون است. یعنی تفاوت زیادی وجود ندارد و ممکن است فقط در بعضی موضوعات متفاوت باشد، اما در این حوزه الگو مطابق آمازون است و مثلا از ۵ تا ۶ سال پیش که بحث استارتاپها بیشتر مطرح شده است، اقبال به سمت کتب مدیریت و استراتژی که فضای استارتاپی دارند، بیشتر شده است و مثلا کتابی مانند اثر مرکب هم چون سراغ جذب و تلقین و این مباحث نمیرود و بهنوعی تلفیقی از مباحث سنتی و مدرن یعنی مدیریتی و استارتاپی دارد، اکثر قشرها طرفدار آن هستند.»
نویسنده : سیدمهدی موسویتبار، روزنامه فرهیختگان / شماره ۳۱۹۰ . سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
19 جولای 2020 19 جولای 2020 / در رسانهها / 5 دقیقه برای مطالعه
مصاحبه در زمینه کتابهای موفقیت و عطش خوانندگان ایرانی برای آن با خبرگزاری کتاب ایران.
نکته:این مصاحبه در تیر ماه ۱۳۹۹ با سرکار خانم پردیس سیاسی از خبرگزاری کتاب ایران، ایبنا انجام شده است.
پردیس سیاسی: من خودم هیچ وقت خواننده کتابهای موفقیت نبودهام و با نگاه کلیشهای که این کتابها به درد من نمیخورند و سودی از آنها عایدم نمیشود، به سمتشان نرفتهام، اما پرفروش بودن مداوم آنها و استقبال مخاطبان این انگیزه را در من ایجاد کرده که این موضوع را تخصصیتر دنبال کنم. به همین دلیل در اولین قدم به سراغ ناشر یکی از کتابهای پرفروش لیستم که در بین تمام کتابفروشیها و اپلیکیشنها مشترک بود یعنی«اثر مرکب» میروم تا هم از این کتاب بپرسم و هم اینکه از چه زمانی تب کتابهای موفقیت برای خوانندگان ایرانی داغ شده است؟ و پاسخ این ناشر به انتقاداتی که به کتابهای موفقیت میشود چیست؟
دهه هفتاد و عطش خوانندگان ایرانی به کتابهای موفقیت
عباس ملک حسینی، مدیر تجارت الکترونیک انتشارات نسل نواندیش یکی از باسابقهترین و فعالترین ناشران کتابهای روانشناسی موفقیت، درمورد ورود این نشر به این بازار و احساس نیاز جامعه ایرانی به این نوع کتابها میگوید: «انتشارات نسل نواندیش از آبانماه سال ۱۳۷۶ با مدیریت دکتر بیژن علیپور انتشار کتابهای روانشناسی و موفقیت را شروع کرد و در واقع این فضا در ایران از دهه ۱۳۷۰ و بهویژه اواسط آن به وجود آمد. یعنی برههای که اشخاص بسیاری به تأسیس و راهاندازی شرکتهای خصوصی پرداختند و تقاضا برای ایجاد کسبوکارهای شخصی افزایش یافت و به دنبال آن نیاز به یادگیری دانش روز مدیریت احساس شد و همانطور که اشاره کردم، انتشارات نسل نواندیش هم از نخستینهای این حوزه بود.»
ملک حسینی درباره چگونگی گزینش کتابها در این انتشارات هم توضیح میدهد: «کتابهای ما در دو حوزه تألیف و ترجمه هستند و در چند دسته موضوعی ردهبندی میشوند، از جمله: موفقیت و مدیریت، روانشناسی و همینطور خانواده و زناشویی. کتب تألیفی آثار نویسندگان، پژوهشگران و متخصصان داخلی و کتب ترجمه ما، آثار مطرح جهانی، برای مثال برخی آثار پرفروش از نظر نیویورک تایمز، آمازون، گودریدز و… هستند. این نکته میتواند پاسخ سوال شما باشد که برای ما، پرفروش بودن کتابها در سطح جهان و کاربردی بودن آنها برای مخاطب ایرانی، معیار گزینش است.»
او همچنین درمورد تب داغ کتابها بهصورت دورهای هم میگوید: «بله این مسئله وجود دارد و ممکن است کتابهایی در یک دوره تقاضای زیادی داشته باشند و بعد از مدتی از کانون توجه خارج شوند. مثلاً ما در سال ۱۳۸۰ یکسری کتاب منتشر میکردیم که بعد از حدود ۷ تا ۸ سال یا آن نظریات باطل شده، یا استقبال به آن موضوعات کم شده است یا نقدها به آن زیاد بوده است. بنابراین متوجه شدیم که دیگر بعد از برههای، انتخاب مناسبی نیستند. در واقع راه توسعه علم هم از این مسیر میگذرد که شما چیزی را تولید میکنید، نظریهای را مطرح میکنید و بعدها مشخص میشود که آن نظریه اشتباه بوده است، یا نقصی داشته است و سعی میکنید آن را اصلاح کنید.»
باید تفاوت سلیقهها را بپذیریم
ملک حسینی درباره کتاب «اثر مرکب» که در گزارش ما هم بهعنوان یکی از پرفروشها قرار گرفته است، توضیح میدهد: «یکی از پرفروشترین کتابهای ما اثر مرکب است که هم نشاندهنده تغییر سلایق مخاطبان است و هم تغییر در انتخاب ما. این کتاب میگوید که اگر تا ۱۵ – ۲۰ سال پیش میگفتند فقط امید داشته باش تا همهچیز خوب شود، الان دیگر این امکانپذیر نیست. یعنی اصلاح و تغییر اتفاق افتاده است و ما هم با توجه به تغییرات جهان این موارد را در نظر میگیریم.»
مدیر تجارت الکترونیک انتشارات نسل نواندیش درباره نقدهای منفیای که به کتابهای موفقیت میشود هم اینطور پاسخ میدهد: «برای نمونه ما در حوزه روابط زناشویی کتابهای باربارا دی آنجلیس را داریم که هرچند مربوط به ۱۵ سال پیش هستند، از گذشته تا به امروز چیزی جز بازخورد رضایتمندانه از این کتابها، از مخاطب ندیدهایم. مردم این کتابها را همیشه خواستهاند و برایشان کاربرد دارد. ما کتابهایی در زمینههای مختلف تولید میکنیم و این مخاطب است که تشخیص میدهد کدام کتاب برای او مفیدتر است و برای شخص او با اهمیت نیست. بعضی از کتابها هستند که ممکن است با خواندن حتی یک جمله از آنها زندگی شخصی متحول شود. واقعیت این است که ما کتابهایی گوناگون و با موضوعات متنوع چاپ میکنیم، چراکه سلایق انسانها متنوع است. این نقدها غالبا از طرف افرادی است که سبک خود را پیدا کردهاند و بهسختی میپذیرند که سلایق متفاوت و نقطه مقابل سلیقه آنها هم وجود دارد.»
الگوی مخاطب ایرانی همسو با پرفروشهای آمازون و جهان
او درباره ذائقه کنونی مخاطب ایرانی هم به ایبنا میگوید: «واقعیت این است که اگر من بخواهم الگوی مخاطب ایرانی را توضیح دهم، شما باید همان الگوی کتابهای پرفروش آمازون را دنبال کنید. یعنی تفاوت زیادی وجود ندارد و ممکن است فقط در بعضی موضوعات متفاوت باشد، اما در این حوزه الگو مطابق آمازون است و مثلاً از ۵ تا ۶ سال پیش که بحث استارتآپها بیشتر مطرح شده است، اقبال بهسمت کتب مدیریت و استراتژی که فضای استارتآپی دارند، بیشتر شده است و اثر مرکب هم چون بهنوعی تلفیقی از مباحث سنتی و مدرن یعنی مدیریتی و استارتآپی دارد، اکثر قشرها طرفدار آن هستند.
این نکته را هم اضافه کنم که در گذشته، یعنی حدوداً تا اواخر دهه ۱۳۶۰ یا اوایل دهه ۱۳۷۰ چون تکنولوژی تا این حد پیشرفت نکرده و فراگیر نشده بود، کتاب خواندن اصلیترین راه آگاهی و همچنین سرگرمی بود، اما امروزه دسترسی به منابع و تنوع بسیار زیاد شده است و از طریق ویدئو، جستوجوی آنلاین و موارد دیگر یادگیری صورت میگیرد و الان مخاطبی که کتاب را میخرد، کسی است که به آن احتیاج دارد و دیگر کسی از روی تفنن سراغ کتاب نمیرود. در دو سال گذشته هم از لحاظ شرایط اقتصادی و قیمت دلار، بازار نشر در وضعیت بدی قرار گرفته است و همهگیری ویروس کرونا و برگزار نشدن نمایشگاه کتاب نیز اوضاع بازار نشر را بهمراتب وخیمتر کرده است.»
5 آگوست 2017 5 آگوست 2017 / در رسانهها / 5 دقیقه برای مطالعه
پس از سالها فعالیت در زمینه تجارت الکترونیک و صنعت نشر، این مقاله را در زمینه کتاب الکترونیک منتشر کردم.
نکته:این یادداشت در ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ در روزنامه شرقچاپ شده است.
نگارنده این یادداشت مدت هفت سال است در زمینه فناوری اطلاعات و فضای کسبوکار الکترونیک فعالیت میکند و از آذرماه ۱۳۹۵ در انتشارات نسل نواندیش در مقام مدیر تجارت الکترونیک فعالیت خود را آغاز کرده است.
همزمان با رشد اینترنت، بحث کتاب الکترونیک بسیار بیشتر از گذشته مطرح شد. شرکتهایی مانند آمازون که خود بزرگترین فروشگاه عرضه اینترنتی کتاب در دنیاست نیز به سرمایهگذاری در این زمینه پرداختهاند و کتابهای خود را هم به صورت نسخه چاپی و هم الکترونیک و صوتی منتشر میکردند.
بزرگترین پرسش پیش روی ناشران آمریکایی در سال ۲۰۰۰، مسألهای بود که تا آن زمان هیچ ناشری دغدغهاش را نداشت:
مسأله «تخریب خلاق» و کاهش فروش کتاب چاپی، به دلیل عرضه الکترونیکی کتاب!
عبارت «تخریب خلاق» که اقتصاددان اتریشی ـ آمریکایی به نام جوزف شومپیتر ابداع کرد، عبارت است از خلاقیت و نوآوریای که آگاهانه صنعت فعلی را تخریب میکند و یک ساختار جدید اقتصادی و صنعتی ایجاد مینماید؛ مانند زمانی که خودرو اختراع شد و به تولید انبوه رسید و در نتیجه، تمام شغلهای مربوط به ساخت و تعمیر گاری و همچنین بسیاری از کسب و کارهای مرتبط با اسب، همچون نعلبندی از میان رفت.
دهه ۸۰ و دانلود غیرقانونی
در ابتدای دهه ۸۰ بحث کتاب صوتی مطرح شد. در آن دوره، کتابهای ارزشمند زیادی با کیفیت بالا ضبط و وارد بازار شدند. اما از آنجاکه پلتفرم خاصی برای عرضه اینترنتی وجود نداشت و گوشیهای هوشمند نیز تازه در اواخر دهه هشتاد وارد بازار شدند و به دست همگان رسیدند، فضایی برای کنترل کپی آثار وجود نداشت و در نتیجه، کتابهای صوتی بهراحتی از اینترنت و سایتهای دانلود غیرقانونی سر در میآوردند. مجموعههایی مانند «نوین کتاب گویا»، «آوانامه»، «ماه آوا» و «نوار» در زمینه کتاب صوتی فعالیت خود را آغاز کردند.
شواهد موجود حاکی از این امر بود که به دلیل وجود دانلود غیرقانونی و نبود بستر مشخص برای عرضه کتاب صوتی (در اصطلاح نبود قفسه اختصاصی برای کتاب صوتی در کتابفروشیها) این مجموعهها تأثیر چندانی بر بازار نشر کتاب نداشتند. باید به این نکته توجه داشت که کتابهای محدودی که بسیار معروف و پرفروش شدند (و اغلب به عنوان مثالی نقض برای ادعای بالا مورد استفاده قرار میگیرند)، به تعداد کافی در کتابفروشیها عرضه نشده بودند و خوانندگان فقط میتوانستند نسخه صوتی و حتی بعضی مواقع غیر رسمی کتاب را پیدا کنند.
در آن دوره کتابها بهصورت PDF و اسکن تمام صفحات در اینترنت پخش و دانلود میشدند. این روند نیز به گفته برخی ناشران، تاثیر منفی بر خرید کتابهای چاپی گذاشت. بدینترتیب که مشتریان بهجای مراجعه به کتابفروشی و خرید نسخه چاپی کتاب،فایل PDF آن کتاب را از اینترنت دانلود میکردند یا در سایتهای دیگر به اشتراک میگذاشتند. استقبال از دانلود کتاب PDF زمانی افزایش پیدا کرد که ناشرین به سبب تغییرات قیمت دلار در ایران، مجبور شدند قیمت کتابهای خود را افزایش دهند و برخی خوانندگان دلخور از این افزایش قیمت، اقدام به دانلود غیرقانونی کردند.
جدا از موارد ذکرشده، وزن و نحوه حمل کتاب یکی دیگر از مشکلات تهیه کتاب چاپی است که خوانندگان و علاقهمندان به کتاب، همیشه با آن مواجه هستند. استفاده از فایل PDF یا حتی در دورهای نرمافزار متن یک کتاب خاص، این مشکل را برای گروهی از خوانندگان برطرف کرد.
بدینترتیب عواملی همچون قیمت، در دسترس بودن، نحوه حمل و وزن کتاب باعث شد جمعی از مخاطبان، استفاده از فایل PDF یا کتاب صوتی را به خرید نسخه چاپی ترجیح دهند.
کتاب الکترونیک: ePub
چند سالی است بسترهای عرضه کتاب الکترونیک فعالیت خود را در ایران آغاز کردهاند. مجموعههایی مانند «فیدیبو»، «طاقچه» و «کتابراه» در ایران اقدام به عرضه قانونی کتاب الکترونیک در بستر گوشیهای هوشمند و ویندوز میکنند. مزیت بزرگ این بسترها، جلوگیری از دانلود غیرقانونی و حتی کپی کتابها و انتشار در اینترنت است. همچنین فرمت کتابها به گونهای است که کاربر اختیار تغییر نوع و اندازه قلم و همچنین رنگ صفحه را دارد.
آیا نسخه الکترونیک فروش نسخه چاپی را کاهش میدهد؟
با توجه به موارد ذکرشده و در دسترس بودن هرچه بیشتر گوشی هوشمند، گویا بسترهای محتوایی و انتشارات، بستری امن و مطمئن برای عرضه نسخه الکترونیک خود یافتهاند. این مجموعهها با رمزنگاری فایل ePUB اجازه انتقال و چاپ آن را از کاربر میگیرند. بدینترتیب خوانندگان کتاب با دو گزینه کتاب چاپی و الکترونیک روبهرو میشوند.
قیمت کتاب الکترونیک به انتخاب ناشر بستگی دارد، که در ایران بین سی تا چهل درصد قیمت نسخه چاپی است. میانگین این رقم در آلمان ۸۱ درصد، ایالات متحده ۷۸ درصد، و چین ۲۶ درصد قیمت پشت جلد کتاب است. بدینترتیب نسخه الکترونیک یک کتاب چاپی بیست هزار تومانی در ایران، به قیمت هفت تا هشت هزار تومان به فروش می رسد.
هرچند آمار رسمی و مستقلی در این زمینه وجود ندارد، اما با بررسی آمار داخلی و غیررسمی ناشرین با این شبهه مواجه میشویم که شاید فروش کتاب الکترونیک، نهتنها به زیان کتابهای چاپی نباشد، بلکه فروش آنها را گستردهتر نیز بسازد. همچنین اپلیکیشن و سرویس جدید فروش الکترونیک مانند یک فروشگاه جدید عمل میکند و برای انتشارات خوانندگان و مخاطبان جدیدی به ارمغان میآورد.
نمودار بالا بهخوبی نشان میدهد که هر کدام از بسترهای عرضهی کتاب، مخاطبهای خود را یافتهاند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۶، میزان فروش کتاب الکترونیک، کمتر از میزان مشابه سال قبل شده، اما بازار کتاب الکترونیک گردش مالی یک میلیارد دلاری خود را از دست نداده است.
تعداد بسترهای فروش نسخه الکترونیک و صوتی هرچقدر بیشتر شود، تعداد بیشتری از کاربران، خواهان مطالعه کتاب در گوشی هوشمند میشوند و در نهایت سطح مطالعه کشور نیز افزایش مییابد.
از این رو با توجه به آمارهای موجود و اطلاعات بهدستآمده، نسخه صوتی یا الکترونیک کتاب، تخریب خلاق کتاب چاپی نیست و پیشبینیها حاکی از این است که حداقل صد سال آینده چنین تغییری ایجاد خواهد شد. خوانندگان کتاب هم با قیمت بسیار کمتر به محتوای کتاب دسترسی پیدا میکنند.
اما اگر آن روز با توجه به خواسته و نیاز کاربر، کتاب چاپی تولید نشود، چه کسی جز ناشر میتواند اقدام به ویرایش، تنظیم و چاپ کتاب جدید کند؟
19 ژانویه 2013 19 ژانویه 2013 / سفر و گردش، گویندگی / 1 دقیقه برای مطالعه
اوایل امسال شروع به گویندگی کردم. یکی از فایلهایی که ضبط کردم و در سایت شایودیو منتشر کردم داستان شهر و سپاه کتاب قصههایی برای پدران، فرزندان و نوهها نوشته پائولو کوئلیو بود.