ادوارد برنیز و پشت پرده کودتای سیا در گوآتمالا
اردوارد برنیز، روانشناسی که با قدرت روابط عمومی نه تنها خانمها را سیگاری کرد، بلکه در یک کشور کودتا به راه انداخت!
سرعت انتشار مطالب در توییتر باعث میشود روز به روز به جذابیت این شبکه افزوده شود. به همین دلیل مطالب راحتتر و سریعتر در این جامعه نوشته و منتشر میشود. از این پس تصمیم دارم مطالبی را که در توییتر مینویسم را کمی اصلاح کرده و در وبلاگم منتشر کنم. چرا که در توییتر برای مدت محدودی این مطالب قابل دسترسی است اما در وبلاگ برای همیشه قابلیت جستجو و دیدن را خواهند داشت.
نکته: اینجانب مخالفت و یا موافقتی با سیاستهای دولت آمریکا ندارم و فقط به روایت تاریخ میپردازم. اعتقاد دارم از سال ۱۷۸۹ که دولت ایالات متحده آمریکا رسما تشکیل شد، تا به امروز، آزمون و خطاهای زیادی را در حکومت و کنترل جامعه پشت سر گذاشته است. برخی از این تجارب بسیار وحشتناک بود و برخی بسیار مفید و به همین دلیل دیگر کشورها به خوبی میتوانند از این آزمون و خطاها استفاده کنند. هدفم از این یادداشت بیان بخشی از تاریخ و کمک به تحلیل بهتر وضعیت امروز جهان میباشد.
خواندن تاریخ و کشف زوایای پنهان رخدادها به خصوص زمانی که اطلاعات آن رخدادها از حالت طبقهبندی محرمانه خارج میشود، کمک بزرگی به تحلیلهای ما میکند. در روانشناسی و مدیریت اجماع مبحثی به منظور کنترل جامعه و عوام تودههای مردم وجود دارد. یکی از اولین پیشگامان این مکتب روانشناس معروف زیگموند فروید بود.
فروید معتقد بود انسانهای دارای نیروهای غریزی غیرقابل کنترل هستند و باید حکومتها با محدود کردن آنها این نیروها را کنترل کنند. چرا که اگر این نیروها کنترل نشود میتواند عواقب خطرناکی به بار بیاورد. بهترین مصداق فروید هم جنگ جهانی اول بود.
اما روانشناسی که بیشترین استفاده را از این نظریه نمود، ادوارد برنیز، خواهرزاده فروید بود. او که در آمریکا زندگی میکرد پس از یک سفر به اروپا تصمیم گرفت حرفه پروپاگاندا را در آمریکا راهاندازی کند. پروپاگاندا در واقع خبررسانی عقاید و نظریات حکومت به تودههای مردم به منظور کنترل افکار آنها بود. از آنجا که آلمانیها از واژه پروپاگاندا استفاده میکردند برای آمریکا بار منفی داشت. بدین منظور واژه جدید شورای روابط عمومی اختراع شد.
در خطر افتادن منافع کمپانی یونایتد فروت
شاید برای شما عجیب باشد، اما در دوران استعمار نام برخی کشورها در دنیا فراموش شد و نام شرکتی که آن کشور را در کنترل خود داشت، بر روی آن کشور نهاده شد. کمپانیهایی مثل هند شرقی، صنایع نفت بیپی، شرکت بانانا و … در آفریقا و آمریکای جنوبی و مرکزی، سالها به بهانه اقتصاد به غارت مردم کشورهای فقیر و استعمار آنها پرداختند.
بعد از چندی اعتصاب در می گیرد و وکلای محلی در دادگاه آن ها را با حیله شکست می دهند. همچنین کارگران به دیوان عالی پناه می برند که دیوان عالی آن ها را دارای صلاحیت نمیداند و سپس اعلام می کند:
شرکت موز هرگز کارگری را استخدام نکرده است!
— گارسیا مارکز، گابریل، صد سال تنهایی
پیشنهاد مطالعه: نگاهی به تاریخچه فعالیت شرکتها از سال ۱۶۰۰ تا ۲۱۰۰!
در دوران جنگ سرد، آمریکای جنوبی و مرکزی به حیاط خلوت دولت ایالات متحده آمریکا تبدیل شده بود. احتمال نفوذ شوروی و دشمن در این منطقه تقریبا غیر ممکن بود. پس از جنگ جهانی دوم، در بین مردم آمریکا تصور جنگ با شوروی به خصوص به واسطه وجود بمب اتمی قوت یافته بود. به همین دلیل ترس و اضطراب از وجود دشمن روز به روز در میان مردم آمریکا افزایش مییافت و به یک مساله مهم برای دولت تبدیل شده بود. ادوارد برنیز، پیشتر به خاطر کمک به شرکتهای تجاری و سیگاری کردن خانمها در جامعه سیاستمداران ایالات متحده معروف شده بود. ولی اعتقاد داشت این ترس از دشمن برای کنترل بهتر تودههای مردم، لازم است.
در گوآتمالا شرکت یونایتد فروت که به جمهوری بانانا (موز فروش) معروف بود، قدرت را در دست داشت و بر همه بخشهای این کشور نفوذ میکرد. سال ۱۹۵۰ در پی یک انتخابات دولت قانونی ژنرال جاکوبو آربنز بر سر کار آمد. این دولت به دنبال محدود کردن قدرت کمپانی بود و در سال ۱۹۵۳ قول داد تا زمینهای کمپانی را تصاحب و مصادره کند. مردم گوآتمالا از او حمایت کردن اما شرکت یونایتد فروت یک فاجعه در پیش روی خود میدید. برنیز بهترین فرصت را برای اثبات نظریه دشمن خود، این زمان دید. دولت آیزنهاور پس از ترومن در حال از دست دادن یکی از بهترین شرکای اقتصادی خود بود. اما مردم آمریکا ظرفیت حمله مستقیم و یک جنگ جدید را نداشتند.
ادوارد برنیز برای کودتا دعوت میشود.
دولت دست به دامان پدر روابط عمومی شد. برنیز تصمیم گرفت به واسطه رسانهها، دولت آربنز را کمونیستی و متحد شوروی جلوه دهد. برای مردم آمریکا نفوذ دشمن تا حیاط خلوت خود قابل قبول نبود. به همین دلیل افکار عمومی خواهان تغییر حکومت دشمن در همسایگی خود میشد.
مقدمات کودتا و آماده سازی مردم برای تغییر
برنیز سفارش شرکت یونایتد فروت و دولت وقت آمریکا را قبول کرد. تصمیم گرفت دولت گوآلمالا را به مرزهای آمریکا نزدیک کند. به گونهای که این کشور را دشمن و تهدیدی برای دموکراسی آمریکایی نشان دهد. بدین ترتیب شرکت را از یک طرف ماجرا کنار میگذاشت و مساله را بین ۲ دولت و تهدید ارزشهای دموکراسی خواهی آمریکا، نشان میداد.
با این که آربنز یک سوسیال دموکرات بود اما هیچگونه رابطهای با شوروی نداشت. برنیز گروهی از روزنامهنگاران پر نفوذ آمریکایی را به گوآتمالا دعوت نمود. البته اکثر این روزنامهنگاران چیز چندان زیادی در خصوص وضعیت سیاست در این کشور نمیدانستند! برنیز از آنها پذیرایی کرد و با گروهی از سرمایهداران و سیاستمداران گوآتمالاییایی که باور به کمونیست بودن آربنز داشتد، دیدار کردند. حتی یک تظاهرات خشونتبار ضدآمریکایی در پایتخت این کشور ترتیب داده شد. او توانست رسانهها را متقاعد کند که شوروی از طریق گوآتمالا تصمیم به ساخت یک پایگاه نظامی در نزدیکی آمریکا دارد.
به گفته بعضی از دوستان برنیز، وی قربانی توطعه آمریکا و سیا علیه دولت آربنز شد! هنوز سندیت این مساله مشخص نیست اما هرچه باشد، وی مقدمات کافی برای تغییر حکومت گوآتمالا را فراهم نمود.
سازمان CIA به کمک شرکت یونایتد فروت، یک ارتش محلی آموزش داد و سرهنگ کارلوس کاستیلو آرماس را به عنوان رییس دولت بعدی گوآتمالا انتخاب نمود. در حالی که هواپیماهای ایالات متحده شهر گوآتمالا را بمباران میکردند، ادوارد برنیز در رسانههای آمریکا تبلیغات خود را گسترش داده بود و عملیات را آزادسازی گوآتمالا و انقلاب مردمی معرفی نمود!
در تاریخ ۲۷ ژوئن ۱۹۵۴ ژنرال آربنز از کشور فرار کرد و آرماس به عنوان رهبر جدید وارد شد. ماههای بعد نیکسون در یک سفر به گوآتمالا رفت و ادعا شد مدارکی از ادبیات کمونیستی در کاخ ریاست جمهوری پیدا شد.
نیکسون در این سخنرانی گفت:
این اولین بار است که یک دولت کمونیستی به دست مردم، سرنگون میشود و به همین علت به شما و مردم گوآتمالا تبریک میگویم!
در سال ۱۹۵۳ ایالات متحده آمریکا علیه دولت قانونی دکتر مصدق، کودتا کرد. اسناد این کودتا هنوز به صورت کامل از حالت محرمانه خارج نشدهاند.
منابع:
- اسناد خارج شده از طبقهبندی سیا در خصوص کودتاها
- تاریخچه کشور گوآتمالا
- زندگینامه ادوارد برنیز و تاثیر روانشناسی بر دنیا
- مستند The Century of the Self به کارگردانی Adam Curtis
پیشنهاد مطالعه:
- دوست عزیزم مصطفی لامعی معروفترین کار ادوارد برنیز یعنی «سیگاری کردن خانمها» را در وبلاگش به خوبی شرح داده است.
- مقاله بررسی فیلم اینساید جاب و زبان بدن دروغها را در عطاردوارد مطالعه کنید.
ادوارد برنیز و پشت پرده کودتای سیا در گوآتمالا ادامۀ مطلب »